چکیده:
برزویۀ طبیب، یکی از بزرگترین متفکران ایران باستان است؛ وی که به روزگار پادشاهی خسرو انوشیروان میزیسته نهتنها یکی از سرآمدان این عصر است، بلکه افکار و نظرات وی تا بعد از اسلام نیز الهامبخش متفکرانی نظیر سهروردی بوده است. متفکران و علما در هر دورهای نمادی از وضعیت فکری و فرهنگی آن دوره به شمار میروند و بهحق افرادی نظیر برزویه، بزرگمهر و پولس ایرانی نماد جامعۀ اواخر دورۀ ساسانی و به خصوص حکومت خسرو انوشیروان هستند. بنابراین شناخت افکار و آراء برزویه ما را در شناخت جامعه ایران در اواخر دورۀ ساسانی و نظریات حاکم بر این جامعه یاری میکند. اگر مقدمۀ «کلیله و دمنه» را استثناء کنیم، میتوان گفت اطلاعات ما در خصوص برزویه، بسیار اندک است و هر چه هست تقریبا به همین مقدمه و «باب برزویه» برمیگردد. گرچه پیبردن به افکار برزویه بهسبب نبود منابع کافی، اندکی دشوار است، اما در این مقاله، سعی شده تا بر اساس منابع دست اول و مقدمۀ «کلیله و دمنه»، که یگانه منبع ارزشمند در باب آرای وی است، تحلیلی از تفکرات وی عرضه شود.
Borzoye the physician is one of the greatest intrllectuals of ancient iran.who lived at the time of king anoushirawan.not only he was one of the elites of his age''but also his thoughts and theories inspired elites after islam such as sohrewardi.thinkers and scholars in each period are intellectual and cultural status of that period and just people like borzoye'' bozorgmehr and paul the Persian are symbol of community the late Sassanid and especially khosrow anoushirawan reign.there fore''understanding his thoughts and opinions help us to understand the views of the community in the late Sassanid era.with the exception of the preface to «kalileh wa damanah»our information about him is very little.although''understanding Borzoye''s thoughts is difficult due to shortage of sufficient sources''the researcher has tried to present an analysis of his thoughts utilizing first hand sources and the preface to «kalileh wa damaneh» which is the only invaluable source of his thoughts.
خلاصه ماشینی:
"این امر باعث شده که یگانه منبع با ارزش ما در خصوص تفکرات و زندگی این شخصیت ، منحصر به مقدمۀ کلیله و دمنه و «باب برزویه » باشد که آن هم بسیار ناچیز است ، اما به جهت اصالت محتوایی که دارد، ما را در شناخت یکی از بزرگترین چهره های شاخص ادبی ایران باستان یاری میکند.
از آنجا که نام هایی که از روی مهربانی و محبت مصغر شده ، لابد بیشتر اسامی متداول بوده است ، به احتمال قریب به یقین ، اسم برزویه نیز مخفف برزمهر است » (کریستن سن ، آرتور، داستان بزرجمهر حکیم ، ص ١٨) فرانسوا دوبلوا، در کتاب خود «سفر برزویه به هند و اصل کتاب کلیله و دمنه » این نظر کریستن سن را قبول ندارد و در جواب آن چنین میگوید: «این که برزویه یک اسم مصغر است ، حداقل از منظر ریشه شناسی درست است ؛ اما این بدان معنا نیست که اشخاص .
در کتابی تحت عنوان «داستان های بیدپای» که در اصل ، ترجمۀ دیگری از «کلیله و دمنه » به فارسی از شخصی به نام محمد بن عبدالله البخاری است ، اطلاعات بیشتری در خصوص خانوادة برزویه مییابیم ؛ در باب «برزویۀ پزشک »، در خصوص مقام و منصب برزویه و پدرش چنین گفته شده است که انوشیروان «هرچند در بزرگان دولت و ارکان مملکت خویش نظر کرد، هیچ کس را شایسته تر از برزویۀ بزشک ندید که پسر آذر هرمز رئیس بزرگان و پزشکان پارس بود، و در اصل وی مبارزان بزرگ و جنگآوران سترگ بسیار بودند...."