چکیده:
با بررسی تنها دو بعد هزینه و زمان، از بین ابعاد مختلفی که می توان برای ارزیابی موفقیت فرآیند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری درایران تعریف کرد، نامناسب بودن روند فعلی را با در نظر گرفتن شرایط ویژه کشور، به وضوح می توان مشاهده نمود. دراین راست این تحقیق با توجه به نقش پررنگ مسکن و فضای شهری مناسب در رفاه حال شهروندان، به دنبال تسهیل و بهبوداین روند به وسیله بررسی راهکارهای تشویق سرمایه گذارن بخش غیر دولتی به منظور حضور هرچه جامع تر د این فرآیند است . دراین چارچوب تلاش شده است با بهرهگیری از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی ، فرضیات تحقیق از منظر آمارهای توصیفی و استنباطی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج بدست آمده، بیانگراین واقعیت است که بر خلاف بی توجهی که به ابزارهای تشویقی غیرمستقیم به منظور تشویق سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در فرآیند بهسازی و نوسازی می شود،این ابزارها می توانند به میزان ابزارهای تشویقی مستقیم که عمدتا پایه مالی دارند در تشویق سرمایه گذاران موثر واقع شوند. همچنین نتیجه ناشی از آزمون فرضیه دوم نشاندهنده رابطه همبستگی بین میزان تمایل به سرمایه گذاری در بافت های فرسوده شهری و میزان تمایل به استفاده از روش های ساخت و ساز صنعتی د این بافت ها است ،این مهم فرصت مناسبی پیش روی تصمیم سازان به منظور ترغیب به استفاده از روشهای ساخت و ساز صنعتی فراهم می نماید، چراکه به دلیل گستردگی فوایدی که با خود به همراه دارد به طور ذاتی
خلاصه ماشینی:
"در فرضیه دوم آنچه مورد ارزیابی واقع شد بررسی میزان تمایل سرمایه گذاران علاقه مند به سرمایه گذاری در بافت های فرسوده شهری به استفاده از روشهای صنعتی ساخت و ساز دراین بافت ها است به همین منظو این مهم از طریق پرسشنامه به صورت مستقیم توسط سوالات مجزا مورد ارزیابی قرار گرفت .
٦- تحلیل دادهها و آزمون فرضیات ٦-١- نتایج کلی نتایج اولیه حاصله از پرسشنامه نشان می دهد که بیش از (٦١%) از پاسخ دهندگان ابراز تمایل زیاد و خیلی زیاد به منظور سرمایه گذاری در بافت فرسوده شهری کردهاند و (١٦%) نیز گزینه "تا حدودی" را انتخاب کرده اند ک این موضوع فرصت مناسبی را در اختیار برنام ریزان قرار 129 می دهد تا با استفاده از اقدامات تشویقی مناسب و هوشمندانه از ظرفیت های موجود دراین زمینه استفاده کنند.
این در حالی است که نتایج پایدارتر و مناسب تری را با تحمیل هزینه های مالی کمتر بر دولت و همچنین شهرداریها در بلند مدتایجاد می کنند، چرا که فعال کردناین ابزارها نیازمند اقدامات بنیادی و همچنین زیرساختی است که حتی می توان بخش عمدهای از آن را از طریق مجموعه قراردادهای مشارکت دولتی -خصوصی (PPP)، به بخش 133 خصوصی محول نمود، همچنین این رویکرد نه تنها موجب تغییر نگاه و بالا بردن سطح کیفی اقدامات دست اندرکاران حوزه سیاست گذاری، برنامه ریزی، طراحی و ساخت در حوزه مسکن می شود بلکه به موجب ارتقا جایگاه بافت های فرسوده از یک تهدید به یک فرصت تمایل به سکونت در این مناطق را به خوبی افزایش می دهد که این تغییر دیدگاه به وجود آمده در سطوح مختلف با خود فواید بسیاری را به همراه خواهد داشت و شاید بتوان آن را به عنوان راهبردیترین نتیجه ای دانست که حاصل می شود چرا که موجب افزایش تقاضای مسکن د این بافت ها شده و به تبع آن عرضه نیز با مشارکت فعالتر بخش خصوصی شکل خواهد گرفت ."