چکیده:
با استفاده گسترده از فلسفههای تولید مانند تولید بهموقع، امروزه بیش از گذشته بر در نظر گرفتن همزمان دادههای اصلی و ترتیبی در فرایند انتخاب تأمینکننده تأکید میشود. بهطور سنتی، بسیاری از مدلهای بهینهسازی انتخاب تأمینکننده فرض را بر این میگذارند که قیمت متوسط مخارج مربوط به آن ثابت است. ولی درواقع، وضعیت اصلا به این صورت نیست. در حقیقت، تأمینکنندگان معمولا تخفیفهای حجمی میدهند تا خریداران را به سفارش بیشتر ترغیب کنند. برای انتخاب بهترین تأمینکنندگان در محیطهای تخفیف حجمی در حضور هر دو نوع دادههای اصلی و ترتیبی، این مقاله رویکرد نوآورانهای را پیشنهاد میکند. در این مقاله نخست از دو دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه، کاراییهای تأمینکنندگان تحت ارزیابی به دست میآورده میشود. دیدگاه خوشبینانه، هر تأمینکننده را با مجموعهای از مطلوبترین وزنها ارزیابی میکند و کاراییهای اندازهگیری شده از دیدگاه خوشبینانه، کاراییهای خوشبینانه نامیده میشوند. دیدگاه بدبینانه، هر تأمینکننده را با مجموعهای از نامطلوبترین وزنها ارزیابی میکند و کاراییهای اندازهگیری شده از دیدگاه بدبینانه، کارآییهای بدبینانه نامیده میشوند. سپس، نشان داده میشود که این دو نتیجه ارزیابی با یکدیگر تعارض دارند و بدون تردید یکسویه، غیرواقعگرایانه و غیرمتقاعد کننده هستند. برای غلبه بر این مشکل، یک اندازه عملکرد کلی جدیدی را پیشنهاد میکنیم که برای ادغام اندازههای به دست آمده از دیدگاههای خوشبینانه و بدبینانه استفاده میشود و آن را برای شناسایی تأمینکننده دارای بهترین عملکرد به کار خواهیم برد. یک مثال عددی کاربرد روش پیشنهادی را نشان خواهد داد.
خلاصه ماشینی:
"قسمت ٣، DEA با مرز دوگانه را معرفی می کند و مدلهای آن را برای اندازهگیری کارایی های خوشبینانه و بدبینانه تأمین کنندگان بیان می کند، سپس تبدیل اطلاعات ترجیح ترتیبی به دادههای بازهای را مورد بحث قرار می دهد، درنهایت اندازههای عملکرد کلی را پیشنهاد می کند.
با این وجود تمام منابع فوق مسئله انتخاب تأمین کننده در محیط های تخفیف حجمی در حضور هر دو نوع دادههای اصلی و ترتیبی را در نظر نگرفته اند، به عبارت دیگر فرض آنها بر این است که قیمت متوسط مخارج مربوطه ثابت است ؛ یعنی قیمت های متوسط صرفنظر از مقیاس کمیت ، روی مقدار خاصی تثبیت شده است .
تا جایی که مؤلفان اطلاع دارند، هیچ گونه مقاله ای منتشر نشده است که مسئله انتخاب تأمین کننده را در محیط های تخفیف حجمی در حضور هر دو نوع دادههای اصلی و ترتیبی از هر دو دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه بررسی کرده باشد.
در اینجا از اندازه عملکرد کلی که توسط وانگ و چین ٢٤ برای نمرهدهی DMUها در حضور دادههای قطعی که به صورت زیر پیشنهاد شده است ، استفاده می شود [٢١، صص ٦٦٦٣-٦٦٧٩]: θ* ϕ* ηj = j + j , j = 1,…,n (9) ∑n θi*2 ∑n ϕi*2 i=1 i=1 که در اینجا *θj و φ*j به ترتیب مقدار کارایی های خوشبینانه و بدبینانه DMUj هستند.
گرچه مسئله مربوط به ماهیت چند معیاری انتخاب تأمین کننده حل شده است ، اما ظهور برنامه های قیمت گذاری با تخفیف ، مانع بزرگی برای مدیران تدارکات در پیدا کردن بهترین راهبرد خرید ایجاد می کند."