چکیده:
هدف این مقاله ، تلاش برای برساختن چارچوبی نظام یافته از تلقی علامه مطهری
درباره هستی شناسی فرهنگی است . نظریه فرهنگی همچون سایر اقسام نظریه در علوم انسانی ، مبتنی بر دو قسم مبادی و مبانی نظری است : «هستی شناسی فرهنگی » و «معرفت شناسی فرهنگی ». هستی شناسی فرهنگی ، پیرامون هستی های موجود در جهان فرهنگی ، و برخی احوال و احکام کلّی آنها بحث
می کند. مقاله نشان می دهد که جهان فرهنگی مشتمل بر دو جزء «عاملیّت های فرهنگی » و «ساختارهای فرهنگی » است ، اما از آن جا که جهان فرهنگی ، بخشی از جهان اجتماعی است ، علاوه بر دو جزء یاد شده ، در این مقاله از «جامعه » نیز سخن به میان آمده است . به این ترتیب ، در نخستین بخش مقاله و از منظر مطهری ، به بحث درباره ماهیّت «جامعه » و مناسباتش با عاملیّت های انسانی و فرهنگ بحث می شود. پس از آن ، به برخی از مهم ترین خصوصیات «انسان » به مثابه کنشگر فرهنگی در منظومه فکری مطهری اشاره می شود. در نهایت نیز برخی خصوصیات «فرهنگ » ماهوی و نسبتی برشمرده می شود که شامل بحث از غیرمادّی بودن اجزاء فرهنگ ، تطابق اجزاء فرهنگ با غرایز انسان ، انسجام درونی اجزاء فرهنگ با یکدیگر، خاص ّ بودن فرهنگ ، روح وارگی فرهنگ نسبت به جامعه و اثرگذاری بر کنشگری عاملیّت هاست
خلاصه ماشینی:
"/ قوام بخشی فرهنگ به جامعه در تفکر مطهری ، دو مقوله ، مقوم مفهوم «جامعه »۱ هستند، بدین معنی که اگر مجموعه ای از انسان ها از این دو خصوصیت برخوردار باشند، یک جامعه را تشکیل می دهند: نخست ، وجود «نیازمندی های متقابل » که افراد جامعه را به یکدیگر پیوند می دهد (ناظر بر نظریه «مسخرشدگی متقابل اجتماعی » سید محمدحسین طباطبایی ﴾، و دوم ، وجود «هویت فرهنگی غالب » (ناظر بر نظریه «وجدان جمعی »۲ امیل دورکیم ﴾.
ثالثا مطهری بر این ت ب اگوررا ایسی ت فر کهه ن گ«ی فر هران رگ د جهانی »، مقوله ای امکان پذیر است ، زیرا فرهنگ ها با وجود تفاوت ها و افتراقات ، عناصر مشترک و مشابهی نیز دارند که بر اساس آن ها، فضای فرهنگی همگون و یکپارچه ای شکل می گیرد که او آن را «فرهنگ جهانی »۲ می خواند: «در همه فرهنگ های ملی ، ملت ها نمی توانند خود را از یک سلسله «اصول مشترک بین المللی » خالی کنند.
رویکرد هستی شناختی انگاره «تلفیق فرهنگی » در دوره های اخیر، جریان معرفتی متفاوتی در درون جامعه شناسی شکل گرفته که معتقد است تمایزات میان عاملیت فرهنگی و واقعیت فرهنگی ، تمایزاتی است که در ایجاد و فهم قضایای مفهومی و تحلیلی به کار بسته می شود، اما در جهان واقعی ، این امور درهم بافته و با یکدیگر آمیخته اند."