چکیده:
این مقاله،ماهیت بنیادی حق مؤلف را در جایگاه دانشگاهی و به ویژه،استفادهء منصفانه به منظور دانشوری مورد بررسی قرار میدهد.نویسنده،نخست ارتباطات علمی و استفادهء منصفانه در محیط چاپی را میآزماید و نتیجه میگیرد که اولی به طرز فزایندهای ناکافی و غیرمؤثر است و دومی،در بهترین حالت،آموزهء حقوقی سردرگمی بیش نیست.او سپس فناوری پرداخت در برابر استفاده و دشواریهای بالقوهء مطرح در جهان پرداخت در برابر مشاهده را پیش میکشد.در حالی که فناوریهای جدید،مانند فناوری پرداخت در برابر استفادهء،برخی جنبههای ارتباطات علمی را بهبود میبخشند میتوانند مانع استفادهء منصفانه نیز بشوند.نویسنده،پاسخهای حقوقی بالقوه به محدودیت فناورانهء استفادهء منصفانه،از جمله تکامل استفادهء منصفانه از شکل دفاع قانونی به شکل حق قانونی را بررسی میکند.
خلاصه ماشینی:
"هرکسی که در ارتباطات علمی درگیر است،حتی اگر مالک یا استفادهکنندهء آثار دارای حق مؤلف نباشد،باید نگران قانون حق مؤلف و اینکه این قانون به کدام سو میرود باشد افزون بر این،به عنوان یک آموزگار و مشاهدهگر قانون انتشارات و اطلاعات،بحث کنونی دربارهء حق مؤلف،و به ویژه استفادهء منصفانه را برای آیندهء خط مشی اطلاعات و دانشوری در این کشور،حیاتی مییابم.
به سخن دیگر،مجسم کنید انسان با شرایطی رو به رو شود که در آن،دسترسی و استفاده از اطلاعات،مستلزم کسب اجازه یا پرداخت حق التألیف باشد حتی اگر استفادهء منصفانه توصیف شود،پاسخ قانونی و حرفهای به چنین موقعیتی چه خواهد بود؟این موقعیت چگونه عمل میکند؟ پیش از پاسخ به این پرسش،بهتر است فناوری اعطای امتیاز و مدیریت حق مؤلف الکترونیکی را به طور خلاصه توصیف کنیم.
اما اگر استفاده و تکثیر آثار،حتی برای مقاصد مطرح شده در قسمت 107،از نظر فنی بدون عملیات اخذ پروانه یا پرداخت حق التألیف،غیرممکن باشد چه اتفاقی میافتد؟قانون حق مؤلف و استفادهء منصفانه در دو دههء گذشته با فناوریهایی که نسخهبرداری را آسانتر میسازند درگیر بوده است.
حتی اگر استفاده از فناوری خنثیسازی ممنوع میشد باز هم گفته میشد که رخنه در اطلاعات،اگر منحصرا برای استفادهء منصفانه باشد(یعنی اطلاعات،پس از رخنه در آن، تنها مطابق با معیار استفادهء منصفانه،به کار رود)مشمول[این امر]نمیشود،زیرا هیچ گونه تخطی نسبت به حقوق انحصاری تحت قانون حق مؤلف انجام نشده است."