چکیده:
اثر خلاقانه، محصول تعامل تنگاتنگی است که میان بخش ناخودآگاه و خودآگاه ذهن برقرار می-شود. هنرمند به واسطهی دادههای انتزاعی و ذهنی به درک شهودی بدیعی از جهان پیرامون نائل میگردد و با یاری ابزارها و اسلوبهای از پیش آموخته، اثر هنری شکل میگیرد. در این مجال، قصد اصلی رسیدن به الگویی برای نقد تکوینی اثر هنری است. چه ساحتهایی در شکلگیری اثر هنری تأثیرگذار هستند؟ هر یک از ساحتهای مورد نظر چه مؤلفههای جزئیتری در خود دارند؟ به دلیل وسعت بحث، نظریه «ناخودآگاه» فروید به عنوان دیدگاه نظری مقاله انتخاب شده است. یافته-های نظری نشان میدهند، فرآیند خلق اثر توسط هنرمند محصول سه تاریخ متفاوتی است که به صورت توامان در ذهن وی اندوخته میشوند و با توجه به هر یک، امور مقدماتی معینی تکوین می-یابد. تاریخ جهان پیرامون مؤلف، که ناخودآگاه جمعی و خودآگاه جمعی را شکل میدهد. تاریخ هنر که اهمیت خود را در خوانشهای بینامتنی آشکار میکند و تاریخ شخصی هنرمند که خودآگاه و ناخودآگاه فردی وی را ایجاد کرده و نقش به سزایی در تکوین «فردیبودن» متن هنری دارد. در حقیقت این مقاله قصد دارد با نگاهی روانکاوانه به نظریاتی که با سه تاریخ فوقالذکر مرتبط هستند، یک مدل از فرآیند تکوین اثر هنری به دست دهد.
خلاصه ماشینی:
"یافته های نظری نشان می دهند فرایند خلق اثر به دست هنرمند محصول سه تاریخ متفاوتی است که هم زمان در ذهن وی اندوخته می شود و با توجه به هریک ، امور مقدماتی معینی تکوین می یابد: تاریخ جهان پیرامون مؤلف که ناخودآگاه جمعی و خودآگاه جمعی را شکل می دهد؛ تاریخ هنر که اهمیت خود را در خوانش های بینامتنی آشکار می کند؛ تاریخ شخصی هنرمند که خودآگاه و ناخودآگاه فردی وی را ایجاد کرده و در تکوین «فردی بودن » متن هنری نقشی بسزا دارد.
البته در این نظریه هم خود فروید و هم پیروانش پیچیدگی های نظری ثانوی پدید آوردند؛ اما موضوعی که تغییر نکرد، این بود که اثر هنری در مرز میان ناخودآگاه و / خودآگاه آفریده می شود؛ یعنی برای شناخت تأثیر شخص هنرمند در اثر هنری بایسته است هم به ناخودآگاه فردی وی توجه شود و هم به بخش هشیار ذهن او.
به منظور شاخص بندی تأثیرات اجتماع در تکوین اثر هنری و برای شناخت نقش ناخودآگاه جمعی بایسته است منتقد نمادها، نشانه ها، اسطوره ها و افسانه هایی را که ردی از خود در اثر به جا گذاشته اند، مطالعه کند؛ زیرا این موارد ناخواسته وارد متن شده اند و بخشی از معنای آن را شکل می دهند.
به همین منظور، نخست جهان های اثرگذار در اثر هنری به سه گروه تاریخ اجتماع ، تاریخ هنر و تاریخ شخصی هنرمند طبقه بندی شد؛ سپس تأثیر هریک در دو بخش ناخودآگاه و خودآگاه با ذکر نظریات مناسب و مرتبط معرفی شد؛ در مرحلة بعد به کمک نظریات مطرح شده ، به مؤلفه هایی مشخص و قابل مطالعه دست یافته شد."