چکیده:
هدف: هدف تحقیق، نشان دادن ضرورت تدوین طرحی جامع در قالب یک سند بالادستی برای دروس معارف اسلامی و توابع آن برای یک حرکت هدفدار بوده است. روش: این پژوهش، تحقیقی توصیفی- پیمایشی است که دیدگاه دانشجویان دکتری حرفهای دانشگاه ع.پ. ارومیه را در رشتههای دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در مورد استادان و دروس معارف اسلامی با تحلیلی بر آسیبهای مفروض بررسیده است. ﺟﺎمعۀ آﻣﺎری، داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن علوم پایه ورودی 91 و 92 به تعداد 250 نفر و اﺑﺰار ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎمۀ محققساخته ﺑﻮد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ در چهار دسته از سؤالات به طور میانگین 795/0 برآورد شد. ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ در ﺳﻄﺢ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﯽ اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ. یافتهها: دروس معارف اسلامی به شرط توجه به نیازهای علمی و اعتقادی دانشجویان و استفاده از استادانی آگاه و ماهر در حوزۀ علمیت و روش، از اهمیت بالایی برخوردارند. همچنین، تدوین منابع بالادستی برای هدایت منشورات درسی و کمک درسی و نیز ساماندهی آموزشهای ضمن خدمت، ضرورتی انکارناپذیر است. نتیجهگیری: مقاله در حوزۀ استاد، بیانگر ضرورت بازخوانی جایگاه استادان معارف برای حفظ نقش استادی در دانشگاه به دو اعتبار آموزش و تربیت پژوهشمحور است. در حوزۀ محتوا، توجه به هماهنگی عرضی و طولی میان دروس، لزوم بازخوانی عناوین و سرفصلها و داشتن خروجی قابل مشاهده و ارزیابی در میانمدت و ترتیب ارائۀ آنها در طول سنوات تحصیل است. در نهایت، یافتهها حاکی از ضرورت تدوین سند جامع تحول در دروس معارف استهدف: هدف تحقیق ، نشان دادن ضرورت تدوین طرحی جامع در قالب یک سند بالادستی برای دروس معارف اسلامی و توابع آن برای یک حرکت هدفدار بوده است . روش: این پژوهش ، تحقیقی توصیفی- پیمایشی است که دیدگاه دانشجویان دکتری حرفه ای دانشگاه ع.پ . ارومیه را در رشته های دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در مورد استادان و دروس معارف اسلامی با تحلیلی بر آسیبهای مفروض بررسیده است . جامعۀ آماری، دانشجویان علوم پایه ورودی ٩١ و ٩٢ به تعداد ٢٥٠ نفر و ابزار جمع آوری اطلاعات ، پرسشنامۀ محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ در چهار دسته از سؤالات به طور میانگین ٠.٧٩٥ برآورد شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت . یافته ها: دروس معارف اسلامی به شرط توجه به نیازهای علمی و اعتقادی دانشجویان و استفاده از استادانی آگاه و ماهر در حوزة علمیت و روش، از اهمیت بالایی برخوردارند. همچنین ، تدوین منابع بالادستی برای هدایت منشورات درسی و کمک درسی و نیز ساماندهی آموزشهای ضمن خدمت ، ضرورتی انکارناپذیر است . نتیجه گیری: مقاله در حوزة استاد، بیانگر ضرورت بازخوانی جایگاه استادان معارف برای حفظ نقش استادی در دانشگاه به دو اعتبار آموزش و تربیت پژوهش محور است . در حوزة محتوا، توجه به هماهنگی عرضی و طولی میان دروس، لزوم بازخوانی عناوین و سرفصل ها و داشتن خروجی قابل مشاهده و ارزیابی در میانمدت و ترتیب ارائۀ آنها در طول سنوات تحصیل است . در نهایت ، یافته ها حاکی از ضرورت تدوین سند جامع تحول در دروس معارف است .
Objectives: The study of Islamic units in the university is the last chance of students to have a classic and academic experience of spiritual and religious issues in their academic life. Therefore، elaborating these units، their documents، qualities and teaching methods، are necessary from various aspects. The aim of this article is to show that compiling and collecting strategic documents for these units is a serious necessity.
Method: Statistical population included all students of faculties of Medicine، Dentistry and، Pharmacology at the Uremia University of Medical Sciences in the basic level (N= 250). Of these، 235 sheets of questionnaires were collected and analyzed. The data were collected using a questionnaire which had been made by the author. Cronbach Alpha coefficient was considered as 0.795.
Results: The analysis revealed that the Islamic studies units are very important if they are organized based on their beliefs and scientific needs and also، they are presented by academic stuff exhibiting scientific and methodic merits. Moreover، the findings show that collecting an extensive strategic document by which the approach of organizing these texts and documents of workshops of academic stuff skills has got the highest priority.
Conclusions: Results show that the place of academic stuff of Islamic teachings at the universities needs more considerations with respect to their professional merits، i.e.، scientific، educational، research abilities and teaching skills. In this regard، Islamic teachings' texts، curriculums in the various titles، require more harmony in their vertical and horizontal relationships
خلاصه ماشینی:
تابستان ١٣٩٤ The Knowledge Studies in The Islamic University, 2015(Summer)63, Vol. 19, No. 2 آسیب شناسی دروس و جایگاه استادان معارف اسلامی با توجه به دیدگاههای دانشجویان علوم پزشکی ارومیه در دورههای دکترای حرفه ای رضا فیروزی چکیده واژگان کلیدی: الف ) مقدمه آموزش ارزشهای دینی و اجتماعی در حیطه ها و سطوح مختلف یادگیری متناسب با وظایف و عملکرد دانش آموختگان دانشگاهی، یکی از چالش های مهم نظامهایی است که مصرند متخصصان متعهدی را برای تصدی مشاغل اجتماعی در سطوح مختلف ، به خصوص تخصصی تربیت کنند.
فرضیۀ تحقیق بیانگر آن است که نبود یک راهبرد جامع که ناشی از نبود اسناد بالادستی محققانه است ، سبب شده اهداف راهبردی گروههای معارف اسلامی، از جمله نگاه جامع به یک منظومۀ معرفتی، به تلاشها و فعالیتهای بدون اهداف آرمانی و متکی به سلایق منبعث از دلسوزیهای مدیران تبدیل شود و بر مبنای تحقیقات اشاره شدة پیشین ، موجب ایراد آسیبهای مختلفی چون: سردرگمی در تدوین محتواهای آموزشی متناسب با نیازهای دانشجویان، عدم تعیین رویکرد مناسب برای تربیت آگاهیهای علمی و مهارتی استادان این حوزه و نبود آیندهپژوهی در مسائل مربوط به حوزة معارف اسلامی در دانشگاهها بشود.
(فیروزی، ١٣٨٧) منظور از منظومۀ معرفتی چیست ؟ آنچه در نظام بالادستی گروههای معارف اسلامی، چه در حیطۀ اجرایی و چه در حوزة پژوهش ، اعم از تدوین محتوای آموزشی و کمک آموزشی و چه در حوزة آموزش و ارتقای استادان در برنامه های آموزش ضمن خدمت ضروری است مورد توجه قرار گیرد، داشتن راهبردی منسجم برای ایجاد یک نظام اعتقادی مؤثر در باورهای دانشجویان است ؛ به نحوی که خروجیهای قابل مشاهده و ارزشیابی در دیدگاه و عملکرد آنان در کوتاهمدت و میانمدت داشته باشد.