چکیده:
تحلیل گفتمان رویکردی ساختاری اسـت کـه امکـان پیونـد مـتن بـه جنبـه هـای جامعه شناختی را فراهم می کند. متون سیاسی ـ اجتماعی محصول بافتار پیچیـده و درهم تنیدة قـدرت و ایـدئولوژی اسـت . واکـاوی معـانی آن هـا پیونـدهای پنهـان ایدئولوژی ـ سلطه را آشکار می کند. تحلیل گفتمان انتقادی از جملـه رویکردهـای نوین در تجزیه و تحلیل گفتمان به شمار می رود. بسیاری از تحلیـل گـران گفتمـان انتقادی به مولفه های زبان شناختی توجه دارنـد، امـا «ون لیـوون » معتقـد اسـت کـه مولفه های جامعه شناختی ـ معنایی شناختی عمیق تر از متن ارائه مـی دهنـد. در ایـن مقاله کوشش شد با به کار بستن الگوی ون لیوون ، به واکاوی معنـای عنصـر «غیـر ـ دیگری » در دو روزنامة عهد مشروطیت ، قانون و کاوه ، پرداخته شود. به ویژه تلاش شد بازآفرینش مقولة دیگری در قالـب کـارگزاران اجتمـاعی صـورت پـذیرد، افرادی که در هیئت انسان های کوشش گر تلاش می کنند اوضاع جامعه را بهبود بخشند. پژوهش ، با بهره گیری از انواع پوشیده و صریح ارجاع بـه کـارگزاران در قالب فعال ـ منفعل سازی ، مشخص سازی ـ تشخص زدایی ، نـام دهـی ، طبقـه بنـدی کردن ، انتزاعی سازی و تعیین ماهیت انجام گرفت .
خلاصه ماشینی:
"بازنمایی «دیگری » در قالب کارگزاران اجتماعی در روزنامه های قانون و کاوه سمیه زمانی 1 محسن خلیلی ** چکیده تحلیل گفتمان رویکردی ساختاری اسـت کـه امکـان پیونـد مـتن بـه جنبـه هـای جامعه شناختی را فراهم می کند.
در مقابل اکثر تحلیل گران گفتمان ، که توجه خود را به تظاهرات زبان شناختی این مؤلفه ها معطوف کرده اند، ون لیوون در مقاله ای با عنوان «تصویرسازی کارگزاران اجتماعی » با ارائة فهرستی از شیوه های بازنمایی یا به اصطلاح تصویرسازی کارگزاران اجتماعی و تبیین شیوه ها، چنین استدلال می کند که مطالعة مؤلفه های جامعه شناختی ـ معنایی گفتمان ، شناختی به مراتب عمیق تر و جامع تر از متن به دست می دهد.
در مقالة پیش رو این پرسش مطرح می شود که «دیگری» غربی در دو روزنامة قانون و کاوه با کدام تفاوت ها و تحت چه مؤلفه هایی بازنمایی می شود؟ در آغاز کلیة متون دو روزنامه مورد مطالعه قرار گرفت و با تمرکز بر «دیگری غربی »، جمله های گفتمان مدار شناسایی شد و با استفاده از الگوی ون لیوون مورد تحلیل قرار گرفت .
میزان رازگونگی دو نشریه نشان می دهد که روزنامـة قـانون کـه بر مبنای اندیشة ملکم خان به تلفیق گفتمان دیگری و خودی پرداخته بود، از صراحت کم تـری در بازنمایی دیگری در مقایسه با نشریة کاوه برخوردار اسـت ؛ زیـرا وی در آغـاز راه خواهـان مشروطیت در ایران بوده و بی گمان مجبور بوده است با توجه به مقتضیات جامعة ایرانی عناصر تمدن غربی و فرنگی را منطبق با اسلام نشان دهد."