چکیده:
هدف تحقیق رسیدن به شاخصهایی برای تعریف و تعیین شیوه تفکر محافظهکاری بهخصوص در آلمان است. روش تحقیق کتابخانهای است، لیکن برای اجرای آن از رویکرد موضوعگرا استفاده شد، بهاینترتیب که با استفاده از منابع گوناگون ویژگیهای زیر برای شیوه تفکر محافظهکاری تعیین گردید: مخالفت با لیبرالیسم، با برابر خواهی، با نظام دموکراتیک، با آزادی فردی، با فردگرایی، با کثرتگرایی، با پارلمانتاریسم و سرانجام با سرمایهداری. ضمنا تفکر محافظهکاری خلقگرا، تمرکزگرا، اقتدارگرا و نخبهگراست، ضمن آنکه اقتصاد تعاونی را بر نظام سرمایهداری ترجیح میدهد و از تمایلات نژادپرستی برخوردار است. در همان حال به انسان بدبین است و تمایلات دینی دارد.
خلاصه ماشینی:
"روش تحقیـق کتابخانـه ای اسـت ، لـیکن برای اجرای آن از رویکرد موضوع گرا استفاده شد، به این ترتیـب کـه بـا اسـتفاده از منابع گوناگون ویژگی های زیـر بـرای شـیوه تفکـر محافظـه کـاری تعیـین گردیـد: مخالفت با لیبرالیسم ، با برابر خـواهی ، بـا نظـام دموکراتیـک ، بـا آزادی فـردی ، بـا فردگرایی ، با کثرت گرایی ، با پارلمانتاریسم و سرانجام با سرمایه داری .
او در کتاب خود از مبانی تاریخ تفکر استفاده می کند و بر این نظر است که فکر متفکران اولیه جنبش های مدرن ، از لیبرالیسم گرفته تا ملی گرایی یا سوسیالیسم را می تـوان در قالـب چنـد مقولـه کلیدی خلاصه کرد: آزادی ، ملت ، برابری ، قدرت ، نـژاد.
نتیجه گیری همان طور که مشاهده می شود از شانزده شاخص سنجش تفکـر محافظـه کـاری ، هشـت شاخص اول آشکارا سلبی هستند، درحـالی کـه پـنج مـورد تمرکزگرایـی ، اقتـدارگرایی ، بدبینی به انسان ، نژادپرستی و نخبه گرایـی از ویژگـی افتراقـی برخوردارنـد و در مقابـل حاکمیت دموکراتیک غیرمتمرکز، انسان گرایی ، برابری خواهی و حق مشـارکت عمـومی مردم در سرنوشت خود قرار دارند که از ویژگی های اصلی تفکر لیبرالی هستند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تفکر محافظه کاری ، تفکری بازتابی و سـلبی اسـت و از درجـه اعتبار ایجابی ساقط است و واکنشی به تفکر لیبرالی حاکم بر تحـولات انجـام گرفتـه در چند قرن اخیر است .
Antidemokratisches Denken in der Weimarer Republik: Die politischen Ideen des deutschen Nationalismus zwischen 1918 und 1933, 4."