چکیده:
هدف اصلی در تحقیق پیش رو تبیین چگونگی تشخیص رابطۀ علمی بین «تأثیر نظام قدرت و سیاستهای اجرایی آن» بر تحول فرهنگ حجاب زنان دورۀ پهلوی اول است. دستاورد تحقیق حاضر نشان میدهد که مسئلۀ کشف حجاب دوره اول پهلوی در نسبت بین قدرت ـ جنسیت، باید اقدامی از سوی نظام قدرت برای تغییر بسترهای فرهنگی، در قالب برنامهها و اهداف توسعه، دانست؛ ساختار سیاسی قائل به پیشفرض همبستگی بین دو مفهوم حجاب ـ توسعه بود و بر مبنای آن سیاستهای اجرایی خاصی در دستور کار قرار گرفت، حال آنکه در عرصۀ وضع قوانین حمایت از حقوق خانواده و زنان، که میتوانست نگاهی عمیق و آسیبشناسانه نسبت به بهبود وضعیت زنان باشد، عملکرد چندانی نداشت. نظام قدرت قائل به تقدم تغییرات ظاهری و مدیریت پوشش اجتماعی (کشف حجاب) بر تحول بنیادین از جمله تغییر ذهنیتها، وضع و اجرای قوانین حمایتی، توسعۀ آموزش اصولی زنان با هدف اعمال تغییر در مدیریت بدن، و نیز توسعۀ حضور زنان در بیرون از خانه بود. اینگونه، در اثر اتخاذ سیاست توسعه، بین تغییر نوع پوشش زنان با برنامههای اجرایی قدرت سیاسی نسبت و ارتباطی تنگاتنگ برقرار شد که قابل بررسی، ارزیابی، و نقد تاریخی است.
خلاصه ماشینی:
"از علـل اصـلی توجـه بـه پوشش زنان در این دوره تأثیر نقش آفرینی زنان در دوران مشروطه و پـس از آن بـا هـدف ارائة تصویر جدید زن ایرانی بود؛ می توان این گونـه ارزیـابی کـرد کـه در گفتمـان سیاسـی رضاشاه ، که درصدد سازماندهی اجتماعی مجدد در جامعة ایـران بـود، بایـد بـازتعریفی از روابط جنسیتی (Gender Relation) و موقعیت زنان انجام می شد زیرا گفتمان ناسیونالیسـم دربردارندة مجموعه ای از بازخوانی ها در تـاریخ ، ایجـاد واژگـان ، و نـوآوری در مفـاهیم و ساختار و مکانیسم های قدرت بود.
تغییرات در شکل و ظاهر اجتماع ایران طی دوران پهلوی اول ، بنا به روایت و ادعای قدرت حاکمه ، با هدف دولت ـ ملت سازی جدید انجام مـی شـد و هـدف این فعالیت ها ایجاد نوعی تشابه با غرب و تلاش برای تغییر نگاه غربیـان حاضـر در ایـران نسبت به جامعه ایران و «جبران عقب ماندگی های آن » بود به طوری که رضاشاه پس از سـفر به ترکیه گفته بود: «هنوز عقب هستیم و فورا باید با تمـام قـوا بـه پیشـرفت سـریع مـردم ، خصوصا زنان ، اقدام کنیم » (مکی ، ١٣٥٨: ١٥٧).
بـا این حال در بررسی تقدم و تأخری که سیاست گزاران دولت پهلوی برای مدرن سازی جامعه در نظر گرفتند، به خصوص با بررسی محتوای تغییرات ، می توان گفت کـه مسـئلة زنـان در زمرة اولویت های اول خط مشی گزاران نبود بلکه مسئله این بود که ، ضمن اعمـال تغییـرات متناسب با میل نظام قدرت ، تغییراتی در آموزش زنان با هدف تربیـت نسـل آینـده و البتـه تغییرات در بافت و ساختار اجتماعی و شهری انجام شود."