چکیده:
بر اساس نظریه تجلی در عرفان اسلامی ، هر موجودی مظهر خداوند سبحان است و به میزان ظرفیت وجودی خویش خداوند را متجلی می نماید . این حقیقت در دو قوس صعود و نزول تاثیر میگذارد؛ دیدگاه ابن عربی نسبت به زن تابعی از اقوال وی در این دو محور است . او در پایه گذاری دیدگاه خود نسبت به زن ، کاملا وامدار شخصیت حضرت رسول اکرم ۹ و روایت معروفی از ایشان است که زن را به عنوان اولین محبوب دنیایی خویش برمی شمرند . ابن عربی به وزان یکسان شمردن خلقت زن و مرد در قوس نزول ، در قوس صعود نیز کمال لایق هر دو را همسان و مقام قطبیت می داند . او با اعتقاد به حوای هستی ، حقیقت متناظر با آن را نفس رحمانی ای می داند که خود صادر اول و تجلی واحد حق سبحانه است و سایر تجلیات ، صورتی از آن محسوب می شوند و در قوس صعود نیز به حکم لطافت وجودی زن و مسانخت او با عوالم علوی ، سرعت بیشتری جهت وصول به مقامات عالیه برای او قلمداد می نماید . در نهایت وی علت محبوبیت زن برای حضرت رسول اکرم را برخاستن رایحه وجود از زن و در نتیجه شهود اعظم حق سبحانه ، در زن می داند . این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی ، به استنباط و کشف جایگاه زن از منظر ابن عربی پرداخته است و شواهد پراکنده ای در آثار این عارف بزرگ را در موضوع زن ، با چینشی برگرفته از ادبیات عرفان نظری در قوس صعود و نزول بررسی نموده است
خلاصه ماشینی:
"سؤالی که به ذهن می رسد، این نکته است که آیا از نظر عرفان اسلامی ، اساس تجلی وجودی و نوع کمال سلوکی ، جنسیت بردار است یا خیر؟ هر چند هیچ یک از عرفا به طور استقلالی به این مسأله اشاره نکرده اند، اما می توان دیدگاه ابن عربی را به عنوان پایه گذار عرفان نظری از لابه لای سخنانش به دست آورد؛ ولی نکته اینجاست که ویژگی کتاب ها و رسائل ابن عربی این است که وی قائل به تبیین مسائل نیست و فقط در مقام بیان مکاشفات و مشاهدات خویش است ؛ بنابراین حتی برای اصطیاد عنوان چنین مسأله ای مانند «جایگاه زن » در قوسین نیز باید با نگاه تحلیلی و تخصصی به مطالعه آثار وی پرداخت ، زیرا سازوار نمودن محتوای آن در قالب یک اثر منقح ، نیازمند تحلیل عمیق نظام فکری وعلمی او که به طور پراکنده در آثارش آمده است ،می باشد،ترتیبی که در هیچ یک از نوشته های وی به صورت بارز و روشن به چشم نمی خورد و مستلزم تتبع و تعمق جدی است .
از سوی دیگر این تساوی در قوس نزول ، قادح تفاوت درجات معنوی آنها نیست ، زیرا مراتب قوس صعود، وابسته به میزان کمالات و صفاتی است که هر انسانی اعم از زن یا مرد، در طول زندگی با اختیار خود به دست می آورد که در این جهت ممکن است برخی زنان بر برخی از مردان برتری یابند یا بر عکس ؛ ولی آنچه اقتضای عدل الهی است و عرفان ابن عربی نیز بدان اذعان دارد؛ این نکته است که در اصل تکوین و از جهت حقیقت و مقام انسانی ، نه زن پایین تر از مرد است و نه مرد پایین تر از زن و درجه و مقام حقیقی هر فرد در طول زندگی با توجه به اعمال وی رقم می خورد ."