چکیده:
آیة الله میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی فقیهی فرزانه، جهادگر، مرد دانش و بینش،
دارای روح خدمت گزاری در زمینه های سیاست، اقتصاد و اجتماع، و از چهره های نادر عصر
مشروطیت است. به اعتراف شهید ثقة الاسلام و علامه امینی، او از سیاسی کاری های
آلوده کننده به دور و در عین حال، در نهضت عدالت خواهی پیشگام، و در مخالفت با
مشروطه غربی و مبارزه با حاکمیت سکولاریسم، دین ستیزی و اسلام زدایی در عصر پهلوی
اول، پیشرو بود. برخی او را به همین سبب، مخالف مشروطه و طرفدار محمدعلی شاه
قلمداد کرده اند و برخی کوشیدند میان او و دیگر عالمان وقت تفرقه بیفکنند و در
نهایت، نقشه ترور او را کشیدند، ولی خدا او را نگاه داشت و در بحران مشروطه، در
حالی که بسیاری از معروفان و حتی شخص شاه قاجار به سفارت خانه ها و کنسولگری های
بیگانگان پناهنده شدند، خانه او با پرچمی سفید بر فراز آن، پناهگاه مسلمانان مظلوم
بود.
خلاصه ماشینی:
"(مخالفان مشروطه) شما را چه شده؟ چرا با این ظلام (ستمگران) هم دست و هم زبان و هم مشرب شدید؟([56]) اما ـ چنان که شواهدی بر این امر ارائه شد ـ تا زمانی که مسیر نهضت و خیزش مردم مبارزه با استبداد و جلوگیری از ظلم و بیداد بود، علما و آقامیرزا صادق آقا نه تنها با نهضت همراهی می کردند، بلکه پیشگام و حتی رهبر آن هم بودند، ولی وقتی پرده ها کناری رفت و دخالت های بیگانه در امور داخلی، آشکار گردید، علما و میرزا صادق آقا موضع مخالف گرفتند و این موضع گیری ایشان در اندک زمانی بعد و با سلطه رضاخان، عامل بیگانه و مروج فساد و تباهی در ایران، در پوشش «مشروطه» و مجلس های «شورای ملی» و «سنا»، که همه فرمایشی بودند، به اوج خود رسید و به دستگیری و تبعید وی انجامید.
از این کلام کسروی، برمی آید که هدف انگلیسی ها از آوردن مشروطه به ایران، پس از آن بود که اروپاییان در واقعه «رژی» از روحانیت شیعه شکست خوردند و به قدرت علمای اسلام و نفوذ معنوی آنان پی بردند و دیدند که حکومت ـ به اصطلاح ایشان ـ «عرفی» بدون حاکمیت ـ فی الجمله ـ «شریعت» قابل دوام نیست و تصور کردند با قتل شیخ فضل الله نوری و ثقة الاسلام تبریزی و یا بدنام کردن امثال آقامیرزا صادق مجتهد و با دور کردن آنان از مردم، که تکمیل آن برنامه ها به دست رضاخان به اجرا درآمد، به هدف خود می رسند، ولی حوادث پنجاه سال اخیر، به ویژه انقلاب اسلامی ایران، به رهبری فقیهی مجاهد و برخاسته از قم، آشفته بودن رؤیاهای امپریالیسم را آشکار ساخت."