چکیده:
هدف از این مطالعه بررسی رابطة سبک شناختی و سبک رهبری در میان رؤسای دانشگاهها و
مؤسسات آموزشعالی است. در این پژوهش درخصوص چگونگی مدیریت 30 نفر از رؤسای
دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی مستقر در شهر تهران و 102 نفر از همکاران مستقیم
ایشان مطالعه و به منظور گردآوری دادهها از دو پرسشنامه CSI فهرست سبک شناختی و
پرسشنامه چند عاملی رهبری MLQ form5x ویراست سوم استفاده شده است. تحلیل دادههای
بهدست آمده حاکی از آن است که اغلب رؤسای مورد مطالعه به سبک شناختی تحلیلی گرایش
دارند و در بعدهای تأثیرگذاری ایدهالی و انگیزش الهامبخش [از ابعاد رهبری
تحولگرا] امتیاز بالا، اما در بعد ملاحظة فردی امتیاز پایین کسب کردهاند؛ امتیاز
اکثر رؤسای مورد مطالعه در سبک رهبری تحولگرا پایین و متوسط و در سبک رهبری
مراودهای متوسط گزارش شده است. بین نمره سبک شناختی شهودی و بعد تأثیرگذاری
ایدهالی (صفات) و بین نمره سبک شناختی تحلیلی با پاداش مشروط همبستگی مثبت و بین
نمره سبک تحلیلی و سبک رهبری رها شده همبستگی منفی مشاهده شد. به طور کلی،
یافتههای پژوهشی ضرورت تقویت ابعاد ملاحظة فردی و برانگیزندگی ذهنی و نیز توجه به
تقویت سبک شناختی شهودی و کلگرا را در میان رؤسای دانشگاههای مورد مطالعه نشان
داده است.
خلاصه ماشینی:
"جدول3ـ همبستگی(پیرسون) ابعاد سبکهای رهبری با سبکشناختی تحلیلی و شهودی با05/0= P نام سبک رهبری بعد نمره خود رهبر نمره همکاران تحلیلی شهودی تحلیلی تحول گرا تأثیر گذاری ایده آلی (صفات) - - مراوده ای پاداش مشروط - - رها شده رها شدگی - - منفی (0/40) بحث و نتیجهگیری این یافته که سبک شناختی غالب در میان رؤسای مورد مطالعه تحلیلی است با یافته پژوهش نورشاهی، بذرافشان و پورشافعی (1382) همخوانی دارد.
این یافته که اکثر رؤسای دانشگاههای مورد مطالعه در دو بعد پاداش مشروط و مدیریت بر مبنای استثنای فعال، براساس هر سه دسته نمره، امتیاز متوسط دریافت کردهاند، شاید به این امر مربوط باشد که در بعد پاداشدهی مشروط تکیه بر رابطة بده بستانی میان رهبر و همکاران است، نوعی مبادله که بیشتر به جنبههای مادی برمیگردد و در بعد مدیریت بر مبنای استثنای فعال توجه رهبر بر خطاها و انحراف از استانداردها در سازمان است؛ این هر دو بعد با توجه به ماهیت دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی که در آنها دو ساختار موازی (اداری ـ استادان) هدایت امور را برعهده دارند و در خیلی از موارد اعضای هیئت علمی یا کادر حرفهای حرف اول را در اخذ تصمیمات میزنند و حتی در مواردی قدرت تخصصی آنها از قدرت رسمی و قانونی رهبر دانشگاهی بیشتر است، نمیتواند به طور کامل معنیدار باشد."