چکیده:
مسئلة پژوهش پیشرو این است که آیا میتوان در اعتقادات بر اخبار آحاد تکیه کرد یا خیر؟ برآنیم نشان دهیم که امر اعتقادات با تکالیف فقهی تفاوتی آشکار دارد. بدین منظور نگاهی به ادلة حجیت اخبار میافکنیم و میزان کارآمدی آن را در قلمرو واقعیات و اعتقادات بررسی میکنیم. حاصل بررسی اینکه در این قلمرو نیاز به یقین داریم، حال آنکه روایات حتی اگر متواتر باشند، نهایتا علم به صدورشان مییابیم؛ ولی ازآنجاکه احتمال تقطیع، نقل معنا، پایین بودن سطح فهم برخی روات، تقیه و توریه و... در روایات وجود دارد، اطمینان یافتن به مدلول آنها دشوار است و محتوای آنها در بسیاری موارد یقینآور نخواهد بود. از دیگر سو، در مقام کشف حقایق بر خلاف مباحث فقهی جای جعل اعتبار و حجیت نیست؛ ازاینرو روایات در حیطة استنباط واقع و بیان اعنتقادات با شرایطی سختتر از روایات فقهی روبهرویند.آیة تطهیر یکی از آیات بیانگر عصمت خاندان ویژة پیامبر است. در میان دانشمندان اسلامی، دو احتمال دربارة مصداق اهلبیت در این آیه، بیشترین طرفدار را دارد: «آلکسا و همسران پیامبر» و «خصوص پنج تن آلکسا». پژوهش در آثار روایی نشان میدهد که روایات ناظر بهخصوص پنج تن آلکسا به حد تضافر میرسد. خود همسران پیامبر نیز از پیامبر روایت کردهاند که آیة تطهیر شامل آنها نمیشود. همچنین پیامبر اسلام با رفتار و گفتار خود، مفهوم اهلبیت را ویژة همین پنج تن ساخته بود. در مقابل، معدود گزارشهایی دربارة نزول این آیه دربارة «همسران پیامبر» یا «همسران و آلکسا» موجود است که آثار ضعف در سند و متن آنها پدیدار است. مهمترین این اسناد، روایتی منسوب به عکرمه و ابنعباس است که عدم گزارش آن در منابع دست اول روایی فریقین، ضعف سند و ویژگیهای شخصیتی عکرمه و ابنعباس، از ادله و شواهد ساختگی بودن آن است.
خلاصه ماشینی:
"در بحث ما نیز همانگونه که در ادلة مخالفان حجیت خبر واحد در اعتقادات گذشت، 32 امکان تقیید وجود ندارد؛ یعنی هرچند در مجموع روایات حجیت خبر واحد، قیدی نیامده است و شارع، حجیت خبر را منحصر در احکام شرعی نکرده، از این عدم قید نمیتوان اطلاق برداشت کرد؛ زیرا جعل اعتبار و حجیت در اموری امکانپذیر است که بهاصطلاح «به ید شارع و معتبر» باشد؛ ولی در امور عقیدتی که بحث دربارة فهم واقعیت است، امکان جعل اعتبار و حجیت نیست.
رفع یک ابهام: ممکن است گفته شود که منظور قایلان حجیت خبر واحد در عقاید، این است که با پذیرش حجیت این اخبار، استناد و انتساب یک گزاره به شارع در امور اعتقادی، صحیح میشود و آن سخن از قول بدون علم بیرون میآید و نیز مشمول نهی قرآن از عمل به ظنون نمیشود (خویی، 1394، ص422-423)؛ اما در پاسخ این ابهام میگوییم: همة این سخنان صحیحاند، ولی باز همة اینها یک عمل هستند و آنها را نمیتوان اثر نظری دانست؛ یعنی مثلا وقتی در روایتی آمده: «الإنسان ذو نفس واحدة»، اگر روایت از جهت سند، دلالت و جهت صدور، برای شخص یقینآور باشد، فرد ملتزم میشود به اینکه نظر امام( دربارة نفس چنین است؛ ولی اگر از هر یک از این جهات، روایت یقینی نباشد، آن روایت ظنی میشود و ادلة حجیت نیز نهایتا میتوانند صحت استناد این گزاره به شارع را درست کنند که اگر این گزاره را به شرع نسبت دهید، افترا بر شارع بهشمار نمیآید؛ ولی این کار، التزام نظری نیست (لاریجانی، 1381، ص167-168)."