چکیده:
نقش سند در ارزیابی احادیث معصومان( از دیرباز کانون گفتوگوی صاحبنظران بوده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی دربارة «نقش سند در ارزشگذاری حدیث» است. حاصل پژوهش اینکه از دیدگاه علامه حدیث مخالف قرآن، مردود است؛ ازاینرو جایی برای بررسی سند آن باقی نمیماند. بررسی سند احادیث غیرمخالف غیرفقهی، در صورت همراهی با قراین متنی میتواند نتیجهبخش باشد. تنها در احادیث فقهی، سند بهمنزلة قرینة مستقل بهکار میآید. در نظام فکری علامه طباطبایی، به تبع نقش محدود سند در ارزشگذاری حدیث بهویژه حدیث غیرفقهی، دانشهای مرتبط با سند، یعنی رجال و درایه نیز در غیرفقه بهویژه در تفسیر قرآن، جایگاه ویژهای ندارند.
خلاصه ماشینی:
"52 در این مبنا عقلا میان اثر شرعی و غیرشرعی تفاوتی قایل نیستند، ولی به گفتة مرحوم علامه عقلا در جایی به خبر واحد ثقه اعتماد میکنند که احتمال جعل و دس، تحریف و تصحیف و امور دیگری که در پذیرش خبر مؤثر است قابل چشمپوشی باشد و در حدیث، چنین نیست: «وأما الحجیة العقلیة أعنی العقلاییة فلا مسرح لها بعد توافر الدس والجعل فی الاخبار 53 سیما اخبار التفسیر والقصص إلا ما تقوم قرائن قطعیة یجوز التعویل علیها علی صحة متنه» (طباطبایی، 1417، ج9، ص211- 212؛ ج12، ص112).
با چنین مبنایی تردید نیست که بررسی سند در ارزشگذاری احادیث آحاد فقهی مؤثر است و گریزی از آن نیست؛ اما ازآنجاکه مرحوم علامه روایات موثوقالصدور را حجت میداند نه صرفا خبر ثقه را، 55 و همین رأی را نیز دیدگاه حاکم میداند، 56 و با توجه به اینکه طبق مبنای ایشان (اعتبار حدیث موثوقالصدور)، تنها ضعف سند حدیث فقهی، موجب تضعیف حدیث نمیگردد، از نقش سند در ارزشگذاری روایات فقهی نیز کاسته میشود.
6. نقش سند در ارزشگذاری احادیث غیرمخالف غیرفقهی براساس آنچه گذشت، علامه روایات آحاد غیرفقهی را مشمول ادلة شرعی حجیت خبر واحد نمیداند و چون سیرة عقلا را نیز محدود به اخباری میداند که از دسیسه و جعل مصون باشند، معتقد است که خبر واحد در موضوعات غیرفقهی به شرطی پذیرفته میشود که موافق با قراین قطعی باشد؛ و بر همین اساس بر آن است که برای محققان در روایات غیرفقهی، صرفا جستوجوی سند و اعتماد به روایت در صورت اعتبار سند آن صحیح نیست؛ بلکه قوت و ضعف 57 این دسته از روایات را باید از طریق ارزیابی محتوایی و بررسی همراهی یا عدم همراهی آنها با قراینی که صحتشان قطعی است کشف کرد."