چکیده:
نگرش کارکردگرایانه به دین که بسط و تطور خود را مرهون جامعهشناسان دین بوده، رهیافتی است که کشف فواید عملی باورهای دینی را هدف خویش قرار میدهد. اقبال پژوهشگران دینی و نهادهای فرهنگی به اخذ این رهیافت در مقام مطالعۀ دین عللی دارد که از آن جملهاند: آسانیابسازی تعالیم دینی، جذابیت استناد به شواهد علمی و یافتههای تجربی، غلبۀ نگرش تجربی در محافل علمی و ادارۀ نهادهای دینی توسط دانشآموختگان علوم تجربی. مطالعۀ دینی کارکردگرا بسیار آسیبزاست و نه تنها به تقویت باورمندی دین کمک نمیکند، بلکه دینباوری افراد را سست و ضعیف میکند. اشکالهای دینپژوهی کارکردگرا عبارتند از: ابتنای بر تعریف ناپذیرفتنی پراگماتیستی از صدق، امکان از میان رفتن اعتبار عقاید دینی در صورت پیدایش جایگزین، ایجاد نظام ارزشی غیردینی در ذهن دینداران و شکلدهی ایدئولوژی ضد دینی در فکر افراد جامعه. الگوی مطلوب در مطالعات دینی، کارکردیابی بهجای کارکردگرایی است. کارکردگرایی، انحصار در آثار دنیوی باورهای دینی است، اما در الگوی کارکردیابی، افراد میآموزند که ابتدا حقانیت دین را از طریق رهیافتهای عقلی و نقلی دریابند و سپس به جستوجوی کارکردهای دین بپردازند و نیز میآموزند که مبنای اساسی پذیرش باورهای دینی، اصول و مبانی عقلی بوده است و کارکردهای کشفشده، هیچ دخالتی در تعیین درستی و حقانیت دین ندارند.
خلاصه ماشینی:
"سخن در این نیست که احکام عبادی و آموزه هـای دینـی، فاقـد کارکردهـای فـردی و اجتماعی این دنیایی هستند؛ بلکه غرض آن اسـت کـه نبایـد ذهـن و فکـر افـراد جامعـه را به گونه ای تربیت کرد که فضای کارکردگرایانـه بـر آن حـاکم شـود و بـا پیـدایش و ظهـور جایگزینی برای تأمین کارکردهای دنیوی دین ، اعتماد مردم به دین رنگ ببـازد و رفتـه رفتـه دست از اعتقاد خویش بشویند.
بنابراین ، رهیافت کارکردگرایانه ، کـه در آغـاز بـا قصـدی نیک و نیت خیرجویانه به منظور تسهیل در امر آموزش و گسـترش باورهـای دینـی، مبنـای عمل نهادهای مذهبی و فرهنگی قرار میگیرد، نه تنها موجب تقویت باورمندی جامعـه بـه دین نمیشود، بلکه ایدئولوژی جدیدی علیه باورهای دینی را بر فکر و ذهن افـراد، حـاکم میکند.
جست وجوی کارکردهای دین فینفسه اشکالی ندارد، بلکه امـر مطلـوبی محسـوب میشود، اما سخن در این است که اخذ رهیافت کارکردگرایانـه نسـبت بـه دیـن (بـا تمـام ویژگیهایی که برای آن برشمردیم ) و اکتفا کردن به آن ، در مقام پژوهش و آمـوزش دینـی بسیار آسیب زا و نتیجۀ آن ، عکس اهداف آموزش های مذهبی است .
در همۀ مراحل فرایند آموزش دینی همواره بایـد بـه دانـش آمـوزان و دانشجویان تأکید شود که حتی اگر چنین کارکردهایی برای آموزه های دینی کشف نمیشد، باز هم این عقاید صحیح و درست بودند؛ زیرا مبنـای اساسـی پـذیرش باورهـای مـذهبی، اصول و مبانی عقلی است و کارکردهای کشف شده ، در تعیین درستی و حقانیت دین هـیچ دخالتی ندارد."