چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر الگودهی خودکنترلی (ارائة الگو به یادگیرنده در زمانهایی که خودش درخواست کند)، بر یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی بود. در این آزمایش 24 آزمودنی راستدست (12 پسر و 12 دختر 19 تا 20 ساله) داوطلبانه انتخاب و از لحاظ نوع الگودهی به دو گروه خودکنترلی و جفتشده تقسیم شدند. تکلیف حرکت در مسیر از قبل مشخصشده با فشردن کلیدهای 1، 4، 5 و 8 دستگاه زمانبندی متوالی با حفظ زمانبندی مطلق معین بود. افراد گروه خودکنترلی هر زمان که درخواست ارائة الگو میکردند، الگودهی میشدند، درحالیکه گروه دیگر با گروه خودکنترلی جفتشده بود. آزمایش شامل مراحل اکتساب، یادداری و انتقال بود. برای سنجش دقت عملکرد از خطای زمانبندی مطلق استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس عاملی مرحلة اکتساب نشان داد هرچند کاهش معناداری در خطای زمانبندی مطلق دو گروه الگودهی خودکنترلی و جفتشده رخ داد (05/0 P>)، بین تغییرات ایجادشده در دو گروه طی این دوره، تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 P). اما در آزمون انتقال گروه خودکنترلی بهصورت معناداری خطای کمتری داشت (05/0 P>). نتایج نشان داد تأثیرات سودمند تکنیک خودکنترلی را بهخوبی میتوان به حوزة الگودهی تعمیم داد. این روش موجب مطابقت بیشتر شرایط تمرین با نیازهای اطلاعاتی نوآموزان میشود.
خلاصه ماشینی:
"Wulf, Raupach, and Pfeiffer تأثیر الگودهی خودکنترلی بر یادگیری یک تکلیف زمانبندی 363 بهرام پور و همکاران ، گروه الگودهی دامنه ای در آزمون یادداری عملکرد بهتری نسبت به گروه جفت شده نشان داد (١).
باتوجه به اینکه به نظر می رسد فقط تعداد محدودی تحقیق با هدف تعمیم تکنیک خودکنترلی به حوزة یادگیری مشاهده ای صورت گرفته و آنها نیز همان طور که ذکر شد ضعف های زیادی داشتند، تحقیق حاضر قصد دارد در شرایطی آزمایشگاهی و با استفاده از تکلیف زمان بندی دو گروه الگودهی خودکنترلی و جفت شده را با هم مقایسه کند.
هرچند در آزمون یادداری دو گروه اختلافی با هم نداشتند اما باتوجه به نتایج تحقیق در مرحلة انتقال می توان نتیجه گرفت که الگودهی خودکنترلی نسبت به الگودهی به صورت جفت شده موجب یادگیری بیشتری در تکالیف زمان بندی می شود.
این تحقیق رویه ای کاملا مشابه با تحقیق حاضر داشت و تنها تفاوت آنها در متغیر مستقل یعنی روش دامنه ای به جای خودکنترلی بود، یعنی به جای انکه از آزمودنی در مورد ارائة الگو نظرخواهی شود و خود فرد در فرایند الگودهی اختیار داشته باشد، الگودهی باتوجه به عملکرد فرد نسبت به دستیابی به هدف محیطی تکلیف صورت می پذیرفت .
باتوجه به مطالب ذکرشده ، در کل می توان نتیجه گرفت که الگودهی خودکنترلی روشی مناسب برای ارائة اطلاعات آموزشی (از نوع الگو) به نوآموزان است و به نظر می رسد با این روش ، درگیری آنها در فرایند یادگیری بیشتر می شود و با درک نیازهای اطلاعاتی خود برای رفع آن برنامه ریزی می کنند و از این طریق کیفیت شرایط تمرین را بهبود می بخشند."