چکیده:
در این نوشتار، مهمترین مباحث معرفتشناختی را که دربارة حدسیات بیان شدنی است ارائه کرده، کاوش و بررسی میکنیم: پس از بیان پیشینة این اصطلاح، به تعریف آن میپردازیم. سپس، چیستی حدس، تمایز آن با تجربه، تمایز آن با الهام، استقلال آن از عقل، و فرق حدسیات و مجربات را از نگاه اندیشمندان مسلمان بحث و بررسی میکنیم. در ادامه، بداهت آنها را ارزیابی و نقدهایی که متوجه بداهت و یقینی بودن آنها شده است ارائه کرده، به داوری مینشینیم. در پایان، نگاهی گذرا به اعتبار معرفتشناختی حدسیات میافکنیم.
خلاصه ماشینی:
"(ابنسینا، 1404: 2/358) تمایز حدس و تجربه حدس و تجربه و در پی آنها گزارههای مستند به آنها، یعنی حدسیات و تجربیات، در اصطلاح عموم متفکران مسلمان چه تمایزی با یکدیگر دارند؟ آیا این تمایزها بنیادیناند ،و در نتیجه، شکاف ژرفی میان این دو دسته گزاره وجود دارد یا اینکه تمایز و فرقهای آنها فاحش نیست و میتوان حدسیات را گونهای گزارة تجربی شمرد و به آنها ملحق نمود، چنانکه ابنسینا (همان: 1/218) و محقق طوسی (همان) و بسیاری دیگر حدسیات را گونهای گزارة تجربی شمرده و آنها را همچون تجربیات دانستهاند؟ در پاسخ به این پرسش، اختلافنظرهای نسبتا بسیار و قابل توجهی دیده میشود.
ک. ابنسینا، 1404: 1/218) به هر روی، حاصل اشکال این است که حدسیات همچون متواترات و تجربیات تنها برای ادراککننده و فاعلشناسا که از راه حدس یا تواتر یا تجربه به مفاد اینگونه گزارهها دست مییابد معتبر است، اما برای دیگران معتبر نیست.
(قطبالدین شیرازی، 1383: 121) آیا استدلال وی درست است؟ آیا بر فرض پذیرش بداهت و یقینی بودن حدسیات و تجربیات و متواترات، میتوان گفت: اینگونه گزارهها برای دیگران اعتباری ندارند مگر آنکه ادراککننده خود شخصا در سبب دستیابی به آنها ـکه حدس یا تواتر یا تجربه استـ مشارکت ورزیده، سهیم باشد؟ هرچند شمار کسانی که این نقد را و، در واقع، این شرط را ذکر کردهاند بسیار است، نمیتوان بدان تن داد و آن را پذیرفت."