چکیده:
چکیدهحق و مصلحت ازجمله مفاهیمی هستند که بر مباحث سیاسی، اخلاقی، حقوقی و اجتماعیاکثر کشورهای دنیا حاکم شده اند. با اینحال، وجود ناهماهنگی میان اقتضائات تضمین حقوقفردی و ارتقای مصلحت عمومی موجب می شود که بروز حدی از تنش میان این حقوق و آنمصالح، گریزناپذیر باشد. پژوهشگران، ضمن اتخاذ رویکردهای نظری مختلف درباره نسبت میانحق و مصلحت، راهکارهای متفاوتی را برای حل این تعارض مطرح نموده اند. پاره ای از آن ها باطرح ایده حاکمیت حق، بر اولویت حقوق فردی تأکید نموده و برخی دیگر، مصلحت عمومی رادارای تقدم رتبی قلمداد کرده اند. در میان طرفداران نظریه تقدم مصلحت، عده ای با طرح اندیشهاضطرارگرایی بر عادیشدن وضعیت اضطراری بهویژه پس از وقوع حوادث 11 سپتامبر 2001تأکید نموده و ضمن مقدمدانستن منافع جمعی نسبت به حقوق و آزادی های فردی، خواستاراعطای قدرت بیشتر به دولت جهت محدودسازی حق ها شده اند.در این نوشتار تلاش خواهد شد تا پس از نقد اندیشه اضطرارگرایی، ایده تعادل را به مثابهنظریه ای همگرا در خصوص نسبت میان حقوق فردی و مصالح جمعی معرفی شود
خلاصه ماشینی:
"Meyerson, "Why Courts Should Not Balance Rights Against The Public Interest" (2007) Vol. 31, Melbourne University Law Review, p.
C. Jackson, "Ambivalent Resistance and Comparative Constitutionalism: Opening up the Conversation on Proportionality, Rights and Federalism" (1998) Vol. 1, University of Pennsylvania Journal of Constitutional Law, p.
Bharak, "Proportionality and Principled Balancing" (2010) Vol. 4, Law & Ethics of Human Right, p.
Grimm, "Proportionality in Canadian and German Constitutional Jurisprudence" (2007) Vol. 57, Toronto University Law Journal, pp.
باید توجه نمود که ادعای فالن به هیچ روی این نیست که حقوق و آزادیهای فردی و منافع و مصالح جمعی از ماهیتی یکسان برخوردار بوده و قابل فروکاستن به یکدیگرند بلکه ادعا آن است که حق و مصلحت را میتوان به رغم دارابودن ماهیتی خاص و متمایز، به دلیل برخورداری از برخی وجوه مشترک ازجمله منفعت بودن با یکدیگر مقایسه نموده و متوازن کرد.
این در حالی است که مدافعان اندیشه اضطرارگرایی با عادی قلمدادکردن وضعیت اضطراری، بر ضرورت دگرگونی قواعد و ساختارهای ازپیش موجود و اعطای قدرت بیشتر به دولت جهت محدودسازی حق ها اذعان نموده و بر این مبنا، تقدم رتبی منافع جمعی نسبت به حقوق و آزادیهای فردی را به نحو پیشینی مورد تأیید قرار میدهند.
, "Proportionality and Principled Balancing" (2010) Vol. 4, Law & Ethics of Human Rights.
, "A Democratic Defense of Constitutional Balancing" (2010) Vol. 4, Law & Ethics of Human Rights.
, "Proportionality in Canadian and German Constitutional Jurisprudence" (2007) Vol. 57, Toronto University Law Journal.
, "Why Courts Should Not Balance Rights against the Public Interest" (2007) Vol. 31, Melbourne University Law Review."