چکیده:
چکیده با توجه به هدف پژوهش حاضر پیرامون بررسی اثربخشی دولت بر نرخ تورم و ارتباط این شاخص مهم نهادی با میزان مداخله دولت در اقتصاد و در نتیجه ترکیب مخارج دولت، این مقاله، با استفاده از رویکردی غیرخطی در قالب مدلهای رگرسیونی انتقال ملایم تابلویی (PSTR)، تأثیر اثربخشی دولت بر نرخ تورم را برای کشورهای منتخب منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)[1] طی دوره زمانی 2012-1996 مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. نتایج آزمون خطی بودن رابطه بین متغیرهای مورد بررسی، فرضیه خطی بودن را رد کرده و در نهایت، برآورد مدل PSTR، یک مدل دو رژیمی با اندازه آستانهای 185/0 را برای شاخص اثربخشی دولت در کشورهای تحت بررسی ارائه میکند. نتایج ضرایب تخمینی نشان میدهد که تأثیر اثربخشی دولت، رشد تولید ناخالص داخلی و شاخص باز بودن اقتصاد بر نرخ تورم منفی بوده و شدت این تأثیرات در مقادیر بالاتر از حد آستانهای محاسبهشده برای شاخص اثربخشی دولت، افزایش یافته است. همچنین اثر مخارج مصرفی دولت و نرخ رشد نقدینگی بر نرخ تورم در این مطالعه مثبت و معنیدار گزارش شده است به طوری که یافتههای این مطالعه، در راستای تأیید سایر نتایج حاصل از اکثر مطالعات صورتگرفته در ارتباط با جهت تأثیرگذاری متغیرهای مؤثر بر نرخ تورم قرار میگیرد. با توجه به نتیجه اصلی این پژوهش مبنی بر افزایش شدت تأثیر منفی اثربخشی دولت بر نرخ تورم در حالتی که سطح اثربخشی دولت بالاست، توصیه میشود برای افزایش اثربخشی دولت بر کوچکسازی اندازه دولت از طریق حداقلسازی شمار سطوح و مجموعه کارکنان دولتی تمرکز شود. همچنین نهادینه کردن سیستمهای پاسخگویی شفاف در چارچوب اداری و حقوقی و اصول رفتار حرفهای کارمندان در برخورد با شهروندان و نیز داشتن ثبات سیاستی و عدم وابستگی دولت به بانک مرکزی در پیشبرد اهداف خود، از عوامل مؤثر در افزایش کارایی عملکرد دولت و کاهش نرخ تورم هستند. طبقهبندی JEL: C23; H11; O53; O55 کلیدواژهها: اثربخشی دولت،نرخ تورم، مدلPSTR [1]- Middle East and North Africa
The present study investigates the impact of government efficiency on inflation rate with considerations on the relationship of this important index with government intervention in the economy and also with the structure of government expenditures for 16 countries from MENA region over the period 1996-2012. For this purpose، the paper uses the Panel Smooth Transition Regression (PSTR) model. The estimation results of model reject the linearity hypothesis، and estimate a continuous transition function with two regimes that gives a threshold at government efficiency of 0.185 for countries studied in this paper. Moreover the results indicate that government efficiency index، GDP growth and openness index have a negative impact on inflation rate that their impacts are increased for the values above the threshold calculated for government efficiency. The other results indicate that the coefficients of the government consumption expenditures growth and liquidity variables are positive and significant in two regimes. Though، their impacts are less in second regime. In general، the results of this study confirm the results of many other studies about positive effects of government consumption expenditure growth and liquidity and also negative effects of government efficiency index، GDP growth and openness index on inflation rate. Thus، it is recommended to reduce government size trough minimizing government personnel and its levels. It is also recommended to institutionalize accountability systems over the administrative and legal frame، and staffs professional manner in reception with citizens، and also have political stability and independence of government to central bank. These are effective ingredients in increasing the government efficiency and reduction of inflation rate.
خلاصه ماشینی:
"از آنجــایی کــه شــاخص اثربخشــی دولــت در قالــب مداخلــه دولــت در اقتصــاد و ســایر فعالیت های سیاسی-اجتماعی، نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصـادی هـر کشـور از طریـق فراهم کردن شرایط اشتغال کامل ، ثبات سـطح عمـومی قیمـت هـا (کنتـرل تـورم ) و توزیـع عادلانه درآمد ایفا میکند، در این مقاله با استفاده از مدلی که بتواند اکثر متغیرهای موثر بر نرخ تورم را شامل شد، سعی شده رابطه شاخص اثربخشی دولت -کـه بـه نحـوی بـا میـزان مداخله دولت در اقتصاد در ارتبـاط اسـت - بـا نـرخ تـورم را در قالـب رویکـرد مـدل هـای غیرخطی PSTR بررسی و تحلیل کند.
همچنین سایر نتایج ، مثبت بودن اثـر نقـدینگی و مخـارج مصـرفی دولـت بـر نـرخ تـورم کشورها را نشان میدهد به طوری که در سطوح پایین تر اثربخشی دولـت از حـد آسـتانه ای محاسبه شده ، شدت تأثیرگذاری مثبت آنها بیشتر می شود که دلالت بر قرین بـودن کـاهش سطح تولید ناخالص داخلی و نیز پایین آمـدن درجـه بـاز بـودن اقتصـاد بـا افـزایش کسـری بودجه دولت و محدودیت در تجارت ، بالا رفتن نقدینگی بـدون پشـتوانه و تـورم در نتیجـه کاهش اثربخشی دولت است ، بنابراین با توجه به نتـایج ایـن پـژوهش ، مـیتـوان گفـت کـه گسترش بازار، ایجاد فرصت های تجاری و افـزایش حجـم تجـارت مـیتوانـد اثـر مطلـوب درجه باز بودن اقتصاد بر نرخ تورم در این کشورها را تقویت و با افزایش درآمدهای ارزی از عرضه پول بدون پشتوانه جلوگیری و در نتیجه از افزایش نقدینگی و نرخ تـورم ممانعـت به عمل آورد."