چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش بازشناسی هیجان ها بر مهارت هـای اجتمـاعی کودکـان دارای اتیسم با عملکرد بالا بود. روش پژوهش آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه را تمامی دانش آموزان اتیستیک شهر تهران تشکیل می دادند که در سال تحصیلی ٩١- ٩٠ در مدارس مخصوص این کودکان مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونـه ٢٠ پسـر ٦ تـا ١٢ سـال بـا اتیسـم عملکرد بالا بودند که به صورت در دسترس انتخاب و بـه طـور تصـادفی در دو گـروه آزمـایش و گـواه قـرار گرفتند. پرسشنامه اتیسم گیلیام و نیمرخ مهارت های اجتماعی اتیستیک بـر روی هـر دو گـروه اجـرا گردیـد و سپس آموزش بازشناسی هیجان ها در ٥ مرحله ، به مدت ٦ هفته و هر هفته ٢ جلسه برای گـروه آزمـایش اجـرا گردید و در پایان جلسه های مداخله ، آزمون های یادشده به طور مجدد برای هر دو گروه اجـرا گردیـد. نتـایج پژوهش نشان داد که آموزش بازشناسی هیجان ها منجر بـه بهبـود مهـارت هـای اجتمـاعی (٠٠٥=P)، کـاهش نارسایی تعامل اجتماعی (٠٠٥=P) و همچنین کـاهش نارسـاییهـای ارتبـاطی (٠٠١=P) افـراد اتیسـتیک بـا عملکرد بالا در مقایسه با گروه گواه می گردد (٠.٠٥ >P). با توجه به اثربخشی مداخله یادشده و همـین طـور اهمیت افزایش مهارت های اجتماعی کودکان اتیستیک ، پیشنهاد می شود این روش در کنار روش های مرسـوم اتیستیک به مربیان و والدین آموزش داده شود.
خلاصه ماشینی:
"نتـایج پژوهش نشان داد که آموزش بازشناسی هیجان ها منجر بـه بهبـود مهـارت هـای اجتمـاعی (٠٠٥=P)، کـاهش نارسایی تعامل اجتماعی (٠٠٥=P) و همچنین کـاهش نارسـاییهـای ارتبـاطی (٠٠١=P) افـراد اتیسـتیک بـا عملکرد بالا در مقایسه با گروه گواه می گردد (٠.
در اوایـل دهـه 5 گذشـته بـرآورد مـی شـد کـه شـیوع ایـن اخـتلال ، ١ در ٣٣٥ نفـر باشـد (یـرگین -آلسـوپ و همکاران ، ٢٠٠٨)، با وجود این بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیمـاریهـا، ایـن میزان به تازگی رو به افزایش بوده است (بلاکسـیل ٦، ٢٠٠٤؛ کـوبن ٧ و همکـاران ، ٢٠٠٨)و بـه خصوص با در نظر گرفتن طیف اختلال اتیسم به ١ در ١٥٠ نفر افزایش یافته (مرکـز پیشـگیری و کنترل بیمـاریهـا٨، ٢٠٠٨) و توجـه متخصصـان شـاخه هـای مختلـف علـوم و برنامـه ریـزان بهداشت جهانی را به خود جلب نموده تا حدی که سازمان بهداشت جهانی با اختصـاص روز جهانی اطلاع رسانی پیرامون این اختلال ، اهتمامی فراگیر برای شناسایی به هنگـام و طراحـی و اجرای مداخله های به هنگام در این زمینه را خواسـتار گردیـده اسـت (حسـن زاده ، ٢٠٠٨).
در ایـن راسـتا نتـایج پـژوهش هـای گـی و 60 همکـاران (٢٠١٣)، اوسـتمیر (٢٠١٢)، ریـن و کـاراجین (٢٠١٠)، بـارون -کـوهن و همکـاران (٢٠٠٧)، بادر١ (٢٠٠٦)، گریندل و رمینگتون ٢ (٢٠٠٥)، عبدالله و کوربت ٣ (٢٠٠٥)، سـولومن ، گدلین -جـونز و انـدرز ٤ (٢٠٠٤)، بـل وکربـای (٢٠٠٢)، شـاو٥ (٢٠٠١)، اسـتافورد٦ (٢٠٠٠)، هـادوین و همکـاران (١٩٩٧)، هـادوین و همکـاران (١٩٩٦) نیـز نشـان داده انـد کـه آمـوزش بازشناسی هیجان های ساده به کودکان اتیستیک اثـربخش بـوده و بهبـود معنـاداری در تمـاس چشمی ، درک ابرازهای چهره ای ، بازشناسی هیجان هـای سـاده و گـاه تعمـیم ایـن مهـارت هـا مشاهده شده است ."