چکیده:
آمنه ودود نومسلمانی است که میکوشد رهیافتی بر مبنای بازتفسیر قرآن بر اساس روشی هرمنوتیکی برگرفته از آرای فضلالرحمن داشته باشد که خود آن را «هرمنوتیک توحیدی» میخواند. از ویژگیهای مهم این روش، توجه به ذهنیت خوانندة متن، قابلیتهای زبانی زبان وحی و التفات به زمینههای تاریخی ظهور متن است. ودود این روش را به خصوص دربارة آیات مربوط به زن به کار میبرد. از مهمترین آیات مورد نزاع در این باره، آیة 34 سورة نساء است. ودود میکوشد شیوة هرمنوتیکی فضلالرحمن را به صورت مصداقی دربارة این آیه اجرا کند و به تفسیری همدلانهتر با زنان در مقایسه با تفسیرهای سنتی دست یابد. البته او نیز در آخرین بازنگریهای فکری خود گامی فراتر مینهد و بر مبنای بررسیهای مربوط به زمینة آیه در تفسیر خود از این آیه تجدید نظر میکند.
خلاصه ماشینی:
"او خود میکوشد از نظر قرآن در تحلیل مسائل جنسیتی ، معنای بسـیاری از آیات را به یک موضوع ، رویداد یا زمینۀ خاص محدود کند، چراکـه بـه نظـر او، بعضـی از بزرگتـرین محدودیت های زنان که باعث صدمۀ زیادی به آنها میشود، از آنجا ناشی شده است که راه حل هـای قرآن برای مشکلات خاص را چنان تعبیر کرده اند که گویی اصول عام هسـتند (ر.
آیا قالب اسـمی دلالت هایی دارد که ممکن است قالب فعلی آنها را نداشته باشد؟ اگرچه فعل و اسم هر دو در بعضی موارد به کار میروند، اما آیا میتوان آنها را به جای هم به کار برد؟ کدام یک در تفسیر قـرآن مـورد تأکید بوده است ؟ چگونه آیـات متفـاوت قـرآن دربـارة موضـوعات مشـابه بـا یکـدیگر همـاهنگی و سازگاری دارند؟ آیا آیاتی هست که با ارائۀ سلسله مراتبـی از معنـا مـا را قـادر سـازند تـا معیارهـای معنایی افزوده دربارة موضوعات خاص را، علیرغم عدم ذکر صریح آنها، در متن قرآن تحلیل کنـیم ؟ چه میزان ناگفته مانده است ؟ چه قالب هایی به طور کامل کنار گذاشته شده انـد؟ آیـا مـیتـوان بـه کمک مطالب گفته شده و قالب های به کار رفته ، خلاء ناگفته ها و قالب های به کـار نرفتـه را در کـل این مجموعه پر کرد؟ به نظر ودود، بررسی این موارد باعث میشود تا به جـای پـرداختن بـه مـوارد خاص ، به مشی سیاست محور و قدرت مدار بپردازیم که ویژگی بدنۀ اصلی تفسیر سـنتی و نومحافظـه کـار است (ر."