چکیده:
برخی از قضایای اخلاقی بدیهیاند و مبنای توجیه قضایای نظری اخلاق قرار میگیرند. این دیدگاه با وجود آنکه در اندیشة اسلامی سابقة طولانی دارد و بهوسیلة حکمای معاصر با تفصیل بیشتری مطرح شده است، اما نوع بداهت آن کمتر مورد تبیین قرار گرفته و بعضا با اختلاف نظر همراه بوده است. نگارنده در این نوشتار معتقد است که دستکم دو قضیة «عدل حسن است» و «ظلم قبیح است» بدیهی اوّلیاند. ولی دیدگاهها دربارة اینکه این قضایا تحلیلی باشند یا ترکیبی، حمل در آنها ذاتی اوّلی باشد یا شایع صناعی، حسن و قبح ذاتی عدل و ظلم باشد یا عرضی لازم بیّن آندو، و در صورت ذاتی بودن ذاتی باب ایساغوجی باشد یا باب برهان، مختلف است. بداهت قضایای مزبور فقط بدان جهت نیست که جزو اوّلیاتاند بلکه جزو وجدانیات نیز بهشمار میروند. ازاینرو، باید گفت که ما به علم حضوری نیز برخی مصادیق حسن و قبح را تشخیص میدهیم.
خلاصه ماشینی:
"ب. هم از اطلاق عبارات حکما و هم از قیود بهکاررفته در آن میتوان اولی و وجدانی بودن قضایای اخلاقی را فهمید؛ این بیان که غیر متدینان و کودکان حسن و قبح برخی افعال را میفهمند اطلاق دارد و شامل اولیات و وجدانیات هر دو میشود، زیرا ممکن است این تصدیق بدیهی ناشی از تصور طرفین قضیه باشد یا حاکی از علم حضوری، هرچند کلمات حکیم لاهیجی در گوهر مراد بر اولی بودن و تعابیر ایشان در سرمایة ایمان بر وجدانی بودن برخی قضایای اخلاقی تصریح دارد.
بررسی دیدگاه شهید صدر ظاهرا نمیتوان از ضرورت حاکم بر قضایای فوق، که ضرورت بشرط محمول است، نتیجه گرفت که با ادراک معنای عدل و ظلم، معنای حسن و قبح هم به ذهن میآید، زیرا اگرچه ظلم یک مفهوم انتزاعی است و متفرع بر این است که در مرتبة سابق حقی فرض و درک شده باشد تا با سلب آن ظلم تحقق یابد، این امر موجب نمیشود که ظلم را به معنای قبیح بدانیم.
اما عقل هنگامیکه طرفین قضیة حسن عدل را بررسی میکند، چنین مییابد که محمول بدون آنکه عین یا جزء تحلیلی موضوع باشد هرگز از موضوع خود در حوزة اعتبار جدا نمیگردد، شبیه ذاتی باب برهان که محمول بدون آنکه عین یا در این صورت، آنچه در شرح حسن عدل و قبح ظلم گفته میشود صرفا جنبه تنبیه پیدا میکند، نه تعلیل.
این یک اصل کلی است که همة احکام بدیهی عقل - اعم از بدیهیات در ادراکات عملی، مانند حسن عدالت و قبح ظلم، و بدیهیات در ادراکات نظری، مثل اصل علیت، - با تحلیلی بودن آنها تعلیل میشوند، به این معنا که در این موارد، مفهوم محمول از تحلیل مفهوم موضوع حاصل میشود و چیزی جدای از آن نیست."