چکیده:
این مقاله در سه قسمت به بررسی نقش امام خمینی(رحمةاللهعلیه) در تحصیل چهره نرمافزاری قدرت
پرداخته است و از سوی دیگر به رویارویی با چهره خشن و سختافزاری قدرت رژیم پهلوی اشاره
دارد. امام سه منشأ درد را در حضور همبسته دو عنصر «استبداد داخلی» و «استعمار خارجی»
تشخیص دادند و همزمان مبارزه جدی و آشتیناپذیری در این دو عرصه آغاز کردند. این مبارزه با
انگیزه ادای تکلیف و جلب رضای حق تعالی، پیوسته بر سه رکن اساسی اتکال به خدا، اعتماد به
مردم و اعتماد به نفس متکی بود.
مخدوش شدن مشروعیت و مقبولیت رژیم پهلوی، ضربه هولناکی بود که حاکمیت نظام سلطنتی را
متزلزل ساخت. خنثیسازی و بیاثر ساختن ابزارهای قدرت رژیم پهلوی یکی پس از دیگری توسط
امام، رژیم را در تنگنا و بنبست قرار داد. در این راستا امام با دعوت ارتشیان به پیوستن به ملت و
تعقیب استراتژی «گل در مقابل گلوله» به تعبیر هایزر رژیم را خلع سلاح روانی کرد و بر آن بود که
حتی بدون شلیک یک گلوله، ارتش را خلع سلاح کند. خلع سلاح قدرت نظامی رژیم به عنوان چهره
عریان قدرت و پایگاه قابل اتکای رژیم، دومین ضربه کاری و شکنندهای بود که دیگر جای امیدی
برای بقا و استمرار حیات سیاسی رژیم باقی نمیگذاشت. به موازات این اقدامات هوشمندانه، امام با
دعوت کارکنان شرکت نفت به اعتصاب، آخرین ضربه کاری را بر پیکر دیوانسالاری و دولت
تحصیلدار رژیم Rentien State وارد ساختند و اهرمهای اقتصادی رژیم را همانند اهرمهای نظامی و
سیاسی آن خنثی و بیاثر ساختند. هدایت انقلاب و تکوین و شکلگیری این وضعیت، سرانجام،
حامیان خارجی و جدی شاه را به این نتیجهگیری رسانید که دیگر امیدی به بقا و دوام سلطنت در
ایران نیست و باید به واقعیت اعتراف کرد. لذا آنان در کنفرانس گوادلپ به چشمپوشی از حاکمیت
رژیم پهلوی و پذیرش وضعیت جدید رضایت دادند. حرکت انقلابی، بینظیر و توفنده امام برای
همیشه به مقوله «نهاد سلطنت» و «نظام شاهنشاهی» پایان داد و زمینهساز تکوین و شکلگیری نظم
سیاسی تازهای شد که جان ال. اسپوزتیو از آن با عنوان «کانون الهام و تحرک» یاد میکند.
خلاصه ماشینی:
"امام در استراتژی مبارزاتی خود و رویارویی و تقابل با اراده همگن و همبسته استبدادی ـ استعماری، اقدامات و تدابیر مناسبی را به کار گرفتند که در آنها ویژگیهایی از ادبیات مقاومت و پایداری به چشم میخورد و یا به عنوان پیش شرطهای این ادبیات مطرح میشود؛ به قرار زیر: ـ شناخت خطر و شناساندن آن به توده مردم مسلمان بررسی سخنان امام از سال 1341 به بعد تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی بویژه حاکی از این است که ایشان گرفتاریها و معضلات جهان اسلام را در دو سطح ملی و فراملیتی یا به تعبیر دیگر، ناشی از محیط درونی و محیط بیرونی دانستهاند.
. » (45) امام (رحمةاللهعلیه) که تصویب لایحه کاپیتولاسیون را حاکمیت سلطه تقنینی و سیاسی کفار بر مسلمانان میدانستند، سخنرانی خود را با آیه نفی سبیل (لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا) شروع کردند و با احساس تکلیف و درک عمیق خطر برای کشور اسلامی ایران، اقشار مختلف جامعه ایران را مورد خطاب قرار دادند و از آنان استمداد خواستند: «من تمام روحانیون را تعظیم میکنم، دست تمام روحانیون را میبوسم، آن روز اگر دست مراجع را میبوسیدم، امروز دست کاسب را هم میبوسم (گریه شدید حضار)، آقایان اعلام خطر میکنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر میکنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم، ای بازرگانان من اعلام خطر میکنم، ای علمای ایران، ای مراجع اسلام من اعلام خطر میکنم، ای فضلا، ای طلاب، ای حوزههای علمیه، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز من اعلام خطر میکنم."