چکیده:
این مقاله با هدف بررسی نحوه دگرگونی ساختار فضایی هسته تاریخی شهر سبزوار در دو دوره زمانی (١٢٨٥ و ١٣٨٥ ه .ش ) انجام شده است . آن چه که به عنوان مساله اصلی مطرح شده است ، این است که چگونه به واسطه تغییر در چیدمان کالبدی عناصر شهری ، ساختار فضایی بافت تاریخی تغییر می کند؟ این مقاله بر این فرض استوار شده است که تغییر پارامترهای فضایی رابطه مستقیمی با تغییرات کالبدی آن دارد.این فرضیه با محاسبه پارامترهای فضایی هسته تاریخی در دو مقطع تاریخی فوق مورد آزمون قرار گرفت . محاسبات نشان داد که هسته تاریخی شهر سبزوار در سال (١٢٨٥ه .ش ). ازمتوسط هم پیوندی (٤٩٤٦ ٠) و متوسط عمق فضایی (١٨.٦٠٥٩) برخوردار بوده است . هم چنین در این دوره مقدار دو پارامتر کنترل و اتصال به ترتیب برابر با (٩٩٨٣ ٠)و (١٦٦١ ٢)است . اما در سال ١٣٨٥ه .ش . تخریب بازار و احداث خیابان های مختلف سبب افزایش میزان هم پیوندی به (٠.٨٧١٥) و کاهش عمق به (١٢.٥٦٣٨) شده است . هم چنین پارامتر اتصال به (٣٧٥٩ ٢) و کنترل به (١.٠٢٣٩) افزایش یافته است . نتایج حاصل
از این تحقیق نشان داد که محدوده مورد مطالعه در سال (١٢٨٥ه .ش ). از ساختاری منسجم برخوردار بوده که در آن بازار به عنوان هم پیوندترین فضای شهر(٧٤٣٣ ٠) نقش اصلی را در نحوه توسعه و دگرگونی شهر برعهده داشته است . اما در سال (١٣٨٥ه .ش ). خیابان بیهقی به عنوان هم پیوندترین فضای شهر سبزوار با مقدار (١.٢١٦) است . در این دوره خیابان بیهقی عامل اصلی گسستگی کالبدی و فضایی در محدوده بافت تاریخی است .
خلاصه ماشینی:
اين مقاله که با شناخت و بررسي محدوده بافت تاريخي شهر سبزوار در دو دوره تاريخي ١٢٨٥- ١٣٨٥ شمسي انجام شده است ، به دنبال تحليل مداخلات کالبدي در بافت و مقايسه اثرات آن بر ساختار فضايي بافت تاريخي شهر است .
بنابراين اهداف اين مقاله عبارت است از: الف ) شناخت و مقايسه ويژگي هاي کالبدي - فضايي هسته تاريخي شهر سبزوار در دو دوره .
آن چه که به عنوان مساله اصلي در اين پژوهش مورد بررسي قرار مي گيرد اين است که : "چگونه تغيير در چيدمان فيزيکي - کالبدي در محدوده بافت تاريخي مي تواند بر ويژگي هاي فضايي آن تاثيرگذار باشد؟" بررسي و تحليل پارامترهاي فضايي در اين مقاله يکي از وجوهي است که مي تواند به عنوان يکي از ابزارهاي مهم در نحوه دگرديسي بافت هاي کهن شهري مورد توجه قرار گيرد.
اين تغييرات ، با استفاده از رهيافت و روش شناسي "تئوري چيدمان فضا" مورد بررسي قرار مي گيرد که بر مبناي ويژگي هاي کالبدي ، مي تواند ساختار فضايي را مورد تحليل قرار دهد (کريمي ، ٢٠٠٧: ٣).
براين اساس توجه به پيوستگي فضايي و رابطه ميان عناصر يکي از مهم ترين ويژگي هاي مهم فضايي يک شهر تاريخي نظير سبزوار است که مي تواند به عنوان يک ملاک و معيار در تحليل دگرگوني آن به کار رود.
متغيرهاي مورد مطالعه در اين مقاله شامل پارامترهاي فضايي در محدوده بافت تاريخي است که در تئوري چيدمان فضا به آن ها استناد مي شود.
ش تحليل ساختار فضايي شهر در اين دوره نشان مي دهد که خيابان هاي احداث شده هم پيوندترين فضاي شهر را در بافت تاريخي شکل مي دهند.