چکیده:
ترجمه مقالهای که پیش روی شماست از کتاب اندیشمندان تعلیم و تربیت ـ چاپ
یونسکو در سال 1997 ـ انتخاب شده است. در این کتاب برخی از محققان و متفکران معاصر
سراسر دنیا مقالاتی را ارائه کردهاند که در هر یک از این مقالات، آرا و افکار یکی از فیلسوفان،
عالمان و مشاهیر بزرگ چهار گوشه جهان معرفی شده است. یکی از این افراد «امیل شارتیه»
مشهور به آلن است. وی انسان را موجودی میداند که همواره در کشاکش با مسائل باید بتواند
با استفاده از عقل و درایت فردی همیشه فاتح باشد. لذا او تعلیم و تربیت را، ضرورت تلقی
میکند و عوامل آن را، یعنی ضرورت نقش تعلیم و تربیت، ضرورت عوامل مؤثر در تعلیم و
تربیت و ضرورت وسائل لازم برای انجام وظیفه آن عوامل را شرح میدهد. سپس به آزادی
فرد در این عمل پرداخته و معتقد است که افراد باید به رشدی برسند که بتوانند از کارهای
دولتها ـ که او نقش آنها را «ابزاری برای امکانپذیر ساختن زندگی مردم با یکدیگر» میداند ـ
آگاهی یابند و بتوانند در مورد کارهای او قضاوت، و در صورت لزوم از کار آنها انتقاد نیز
بکنند. آلن در مورد کلاس درس نیز معتقد است که کلاس درس محلی است که افراد در آنجا
به تمرین قضاوت میپردازند و لذا نباید به دلایل و بهانههای مختلف درصدد کمتر کردن
ساعات این اوقات ارزشمند برآمد. از آنجایی که آلن به فرد و فردیت توجه زیادی کرده است،
یکی از عمدهترین وظایف تعلیم و تربیت را برای انسان، تربیت فرهنگی او میداند و در همین
راستاست که از روش تعلیم و تربیت فعال جانبداری میکند؛ روشی که نتیجه نهایی آن، آزادی
ذهن است. وی معتقد است که تعلیم و تربیت باید به سمتی حرکت کند که این آزادی ـ که
نتیجه غایی آن آزادی انسان است ـ تحقق یابد.
خلاصه ماشینی:
"آشکارا این آزادی برای تمام کسانی که ما میخواهیم، مطلوب است، در عین حال آلن احساس میکرد که این آزادی مطلوبی است که فقطه میتوان سودای آن را در سر داشت زیرا نمیتوان آن را کاملا از واقعیت جدا ساخت: آشکارا، هیچ فردی نیست که من بتوانم بگویم او هرگز خود را به هیچ چیز دیگری غیر از کارش علاقهمند نخواهد کرد اگر او بردهای مانند آزوپ (14) هم باشد، هنوز نمیتواند فکر کند، اما آن فرد نمیتواند برده باشد.
او آموزش حرفهای را زمان کار گاهی یا کارآموزی مینامد و آن را مرحلهای ضروری در رشد فردی میداند: «شخصی که هرگز کارآموزی نکرده است، کودک بزرگ است»،(8) اما او آشکارا احساس میکند که نباید میزان ساعات کلاس درس تحتالشعاع ساعات صرفشده در کارگاه قرار گیرد، فقط به دلیل اینکه مهارتهای فنی خاصی(9) آموخته شود و ذهن فرد، که هدف تعلیم و تربیت گستردهتر ساختن آن است به کار گرفته نشود.
هر کودکی اگرچه در مدرسه، یک فرد است، حالتی از طفولیت هست که برای همه یکسان است و آن را میتوان در دو نکته خلاصه کرد: اول اینکه برخلاف اندیشمندان تعلیم و تربیت، که تحت تأثیر دیدگاه احساسگرایانه قرار گرفته بودند، آلن اظهار میدارد که ارتباط اولیه کودکان با نوشتن آغاز نمیشود، بلکه اولین ارتباطهای او با مردم شروع میشود و این ارتباطات فقط از طریق واسطههای انسانی است که کودکان با اشیا روبهرو میشوند."