چکیده:
آنچه از آن با عنوان تاریخ یاد میشود، حاصل بازسازیهای مورخان از وقایع گذشته
است. در این بین بررسی شیوه رفتار مورخان در فرایند تاریخنگاری، موضوعی است که در
فلسفه تاریخنگاری مورد بحث قرار میگیرد. از جمله مسائلی که در فلسفه تاریخنگاری
بررسی میشود میتوان به «چیستی بازسازی تاریخی»، «عینیت تاریخ بازسازی شده»،
«روشهای بازسازی تاریخ»، «آشکار ساختن مفروضات فلسفی دیدگاههای تاریخنگاری» و...
اشاره کرد. در این مقاله دو نظریه مطرح در مورد چیستی بازسازی تاریخی یعنی دو نظریه
توصیفی و ترکیبی معرفی شده است. نقدهای گلدشتاین و تنی چند از صاحبنظران در فلسفه
تاریخنگاری بر این دو دیدگاه بررسی شده و سرانجام، نظریه گلدشتاین در مورد چگونگی
بازسازی تاریخی شرح و بررسی شده است. به نظر گلدشتاین مورخ با به کارگیری نظریههای
روانشناسانه و جامعهشناسانه به انسجام بخشی وقایع تاریخی پراکنده میپردازد. به علاوه در
این فرایند دسترسی به واقعیت و عینیت تاریخی مدنظر نیست و تنها ساخت نظامی مستشهد
و مستحسن از وقایع تاریخی مورد نظر است.
خلاصه ماشینی:
"در عین حال، این سخن بدین معنی نیست که نمیتوان هیچ معیار و میزانی برای داوری بازسازیهای تاریخی قرار داد؛ این معیارها هرچه باشد و بر هر مبنا و اساسی که باشد، هرگز نمیتواند بر در دسترس بودن واقعیت گذشته مبتنی باشد، بلکه در صورت وجود واقعیت گذشته، تلاش برای بازسازی تاریخی «تحصیل حاصل» و کاری عبث است.
در مقام پاسخ به این انتقاد باید توجه داشت که نه مورخ و نه عامل انسانی دخیل در آن واقعه خاص تاریخی، تا وقتی به تاریخنگاری اشتغال دارد؛ هیچ دسترسی به واقعه تاریخی ندارد، بلکه تنها با شواهد روبهروست اما البته آن دو، در میزان و نوع شواهدی که در دست دارند با یکدیگر متفاوت هستند.
اما در پژوهش تاریخی نمیتوان شباهتی از این نوع یا شباهتی دیگر را میان شواهد و واقعه تاریخی یافت تا احتمالا بتوان با نظر انداختن بر شواهد و تفطن به شباهت خاص آنها با وقایع تاریخی، دست به بازسازی مطمئن و یقینآور از واقعه تاریخی زد، بلکه «چنین شباهتی بین تصور ما از واقعه تاریخی و شواهدی که براساس آنها تصور مبتنی شده است، وجود ندارد.
در آن صورت ما مورخان نیز باید حکم کنیم که دسته حادثه (ب) واقعا رخ داده است (گلدشتاین، 1983، ص42، تأکید از نگارنده)؛ به عنوان مثال، میتوانیم از نظریههای امروزین جامعهشناختی در مورد نظام حکومتی سلطنتی، در ایجاد اتصال و ارتباط بین حوادث گذشته بهره گیریم؛ حتی اگر هیچ سند و شاهد تاریخی دال بر ارتباط آنها در دست نباشد.
(1997) "Using Interviews to Write the History of Scienec", in Soderqvist (1997), pp51-70 3- Cohen R,S."