چکیده:
همانگونه که عواملی در ظهور و بروز پدیده جهانی شدن نقش داشته است، خود جهانی
شدن نیز آثار و پیامدهایی را بهدنبال دارد. یکی از معدود عواملی که بر جهانی شدن تأثیر دو
سویه گذاشته، سازمانهای غیردولتی (N G O) است. سازمانهای غیردولتی در عصر جهانی
شدن بهعنوان بازیگرانی فعال وارد عرصه بینالمللی شدهاند و لذا در عرصه سیاست، در
جهانی شدن اقتدار نقش مهمی ایفا میکنند. (تأثیر مثبت بر پیشبرد جهانی شدن). از سوی
دیگر این سازمانها در عرصه اقتصاد بهعنوان وجهه دیگری از جهانی شدن، محدودیتهایی را
پیشروی کارگزاران جهانی شدن بهوجود آوردهاند. (تأثیر بازدارنده و منفی بر پیشبرد جهانی
شدن). در این مقاله عمدتا سازمانهای غیردولتی را بهعنوان عاملی که بر روند جهانی شدن
بویژه در حوزه سیاستگذاری جهانی تأثیرگذار است، مورد توجه قرار دادهایم.
خلاصه ماشینی:
"بخش اول: جایگاه سازمانهای غیردولتی در سیاستگذاری جهانی رئالیستها سیاستهای بینالمللی را به دو دسته تقسیم میکنند: سیاست بالا (HighPolitics) که مربوط به صلح و امنیت و در قلمرو اتحادیههای نظامی و دیپلماسی سازمان ملل قرار دارد.
بعلاوه، در بیانیه صادرشده از سوی این گروهها به مسائلی همچون عدم اجرای موافقتنامههای موجود، عرصههای جدید برای قرار گرفتن در دستور کار زیست محیطی جهانی، برقراری ارتباط میان عدالت اجتماعی و محیط زیست و بهبود فرایند عمومی بهمنظور توسعه پایدار جهانی از جمله دسترسی بیشتر سازمانهای غیردولتی زیست محیطی به نهادهای تصمیمگیری اشاره شد.
اکنون بانک جهانی، سازمانهای غیردولتی را به عنوان تأمینکنندگان خدمات، جایی که دولت بسیار ضعیف، یا دارای اقتدار اندکی است بلکه آنها را جزئی جداییناپذیر در رسیدن مؤثر به اهداف توسعه میداند؛ به عنوان مثال، در طرح زیست محیطی و اسکان زمین در ایالت صباح مالزی، صندوق جهانی طبیعت (مالزی) و سایر سازمانهای غیردولتی با سازمان توسعه زمین فدرال همکاری کردند تا زمینه تلاشهای آینده را به منظور حفظ و طراحی منابع طبیعی فراهم آورند.
فرایند ایزو، سازمانهای غیردولتی را به دو علت محدود میکند: اول اینکه هزینه مسافرت به محلهای بیشمار مذاکرات زیاد است و دوم اینکه اعضای رأیدهنده در وهله اول در برابر گروهها و منافع تجاری پاسخگو هستند و نه دولتها و یا سازمانهای غیردولتی؛ به عبارت دیگر ایزو مثل ایزو 14000، استانداردهای زیست محیطی بینالمللی (پروتکل مونترال، کنوانسیون بال، دستور کار 21 و...
مواضع آیندهنگرانهای را که برخی رهبران و رؤسای سازمان ملل، بانک جهانی و شرکتهای فراملیتی اتخاذ کردهاند باید در چهارچوبی گستردهتر درک کرد؛ بیشتر نهادهای مالی و تجاری جهان در برابر فرایندهای دمکراتیک به قدر کافی پاسخگو نیستند و در بسیاری موارد در مقابل فشارهای سازمانهای غیردولتی (جامعه مدنی) نفوذناپذیرند."