چکیده:
زمینلرزههای 21 مرداد 1391 اهر- ورزقان از جمله زلزلههای دوگانه بهشمار میرود که بهفاصلۀ 11 دقیقه از هم، اولی با بزرگای 2/6 و دیگری 3/6 ریشتر اتفاق افتاد. این زلزله بیش از 300 کشته و 3000 زخمی بر جای گذاشت. جلوگیری کامل از خسارات و آثار منفی یک زلزله در حال حاضر ممکن نیست، اما کنترل و مدیریت آن بهگونهای که خسارات مذکور به حداقل خود کاهش یابد، با استفاده از فرایند مدیریت بحران صحیح امکانپذیر است. همچنین عکس این موضوع هم میتواند مصداق پیدا کند؛ بدین معنا که مدیریت نادرست بحران، نهتنها میتواند دامنۀ خسارات را افزایش دهد، بلکه ممکن است به مخاطرات ثانویه مثل نارضایتی، اعتراض و بینظمی اجتماعی، اغتشاش و ... تبدیل شود. بههمین دلیل اطلاعرسانی در مرحلۀ وقوع بحران و انتشار اخبار دقیق و صحیح از مشخصات یک زلزله و آثار آن در ساعات اولیه، عامل تعیینکنندهای در فرایند مدیریت بحران و جلوگیری از بروز مخاطرات محیطی است. در این مقاله که بر اساس اطلاعات گردآوریشدۀ اسنادی و کتابخانهای و نیز مصاحبه با مسئولان و مدیران در مورد زلزلههای دوگانۀ اهر- ورزقان تهیه شد، وضعیت اطلاعرسانی رسانهها و بهویژه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان رسانۀ رسمی و ملی، بررسی شد؛ بدین منظور دو بعد اصلی اطلاعرسانی در حین بحران شامل: «اطلاعرسانی از وقوع زلزله و مشخصات آن» و «اطلاعرسانی از آثار زلزله» ارزیابی شده و ضعفها و قوتهای آن تشریح میشود. براساس بررسیهای بهعملآمده در این مقاله نتیجهگیری میشود با اینکه اطلاعرسانی از وقوع زلزلههای دوگانۀ اهر- ورزقان بهدرستی انجام گرفت که این مورد ناشی از ارتقای عملکرد شبکههای لرزهنگاری و شتابنگاری در کشور است، اما اطلاعرسانی صحیح و سریع از آثار زلزله همچنان دچار نقصان است. یکی دیگر از نتایج این پژوهش مبین آن است که رسانههای محلی عملکرد مطلوبتری در پوشش خبری زلزلۀ مذکور در مقایسه با رسانۀ ملی داشتند و عدم اطلاعرسانی کامل رسانۀ ملی از این واقعه، عرصه را برای فعالیت رسانههای غیررسمی و بیگانه و بروز شایعات هموار ساخت.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر اين اگر چـه اطلاع رساني صحيح و سريع رسانه ها در اين مرحله ، ميتواند سبب کاهش آثار سوء بحران شود، از طرفي بيم آن نيز ميرود که در نتيجـۀ عملکـرد نـامطلوب ، زمينـه هـاي مسـاعد بـراي بـروز مخاطرات محيطي و انساني نظير اعتراضات و بينظمـيهـاي اجتمـاعي و نيـز انتشـار شـايعات ، موقعيت جنگ رسانه اي يا بحران هاي جديد ديگر به وجود آيـد [١٣]؛ چنانکـه در تجربـۀ زلزلـه اهر- ورزقان کم وبيش در فضاي رسانه اي کشور به وجود آمد.
در اين مقاله ، به روند اطلاع رسـاني رسانه ها و به ويژه صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ، در دو بعد مذکور در زلزله هـاي دوگانـۀ اهر- ورزقان که در ٢١ مرداد ١٣٩١ در منطقۀ آذربايجان رخ داد، پرداخته ميشود.
الف ) موقعيت زلزله هاي دوگانۀ اهر و ورزقان در ايران (مأخذ: پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله )؛ ب ) موقعيت محدودة آنها در استان ( مأخذ: استانداري آذربايجان شرقي ) يافته ها و تحليل آنها انتشار اطلاعات از وقوع زلزله و مشخصات آن پس از وقوع زلزله بايد اطلاعات مربوط به محل دقيق وقوع ، بزرگا، شدت و گسترة آن بلافاصـله معين شده و به مسئولان و مراجع ذيربط براي تصميم گيري و اقدامات لازم اعلام شود.
شايد يکي از مهم ترين دلايل اين رويکرد منفعلانـۀ صـدا و سـيما، در روزهـاي نخسـتين وقوع زلزلۀ اهر- ورزقان ؛ اعلام اطلاعات دريافتي گاه نادرست در خصوص شدت و وسعت خرابـي و تلفات در منطقۀ زلزله زده بود، اما اين رويکرد صدا و سيما نشان از بيتـوجهي ايـن رسـانه بـه اصل «صحت و دقت خبر» در فرايند اطلاع رساني داشت که نارضـايتي زيـادي را متوجـه خـود ساخت .