چکیده:
در طی عمر دراز دامن ترجمه قرآن کریم، ترجمههای زیادی به رشته تحریر درآمده که در
برخی صحت و دقت موردنظر بوده و در برخی شیوایی و روانی غلبه داشته است. در شماری
از آنها نیز به حق، هم صحت و هم شیوایی، هر دو با هم وجهه همت بوده است.
از مهمترین عوامل شکوفایی ترجمههای دقیق و شیوا، تیزبینی نقادان ژرفنگری است
که با نقد بدون غرض و متعهدانه خویش بازار ترجمههای صحیح و دقیق را رونق میبخشند.
ضرورت و اهمیت نقد هنگامی آشکار میشود که بدانیم هنوز هیچ ترجمه صددرصد صحیح و
بیغلط و در عین حال شیوا و روان نوشته نشده است و ترجمههای موجود با چنین ترجمهای
فاصله زیادی دارد.
یکی از بهترین ترجمههای پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، که دقت و صحت همراه با
شیوایی و روانی در آن مشهود است، ترجمه استاد محمدمهدی فولادوند است که این ترجمه
نیز پس از انتشار در معرض نقد ناقدان تیزبین قرار گرفت. اما طبیعی است که هر ناقدی تنها به
بخشی از این ترجمه پرداخته، مجال نقد و نظر برای دیگران نیز همچنان باز باشد.
در این نوشته نیز کوشش شده است بخشی از این ترجمه، یعنی سوره انبیا از جزء هفدهم
قرآن مورد بررسی و نقد و نظر قرار گیرد؛ به این امید که ترجمههای آینده از صحت و دقت و
رسایی و شیوایی بیشتر برخوردار باشد.
خلاصه ماشینی:
"اکنون آنچه از نظر مترجم قرآن کریم نباید دور بماند، این است که همه این اقوال در تفسیر «اهلالذکر» بیان شده است و عنصر تفسیر نیز نباید با ترجمه درهمآمیزد، لذا اگر مترجم تنها یک قول تفسیری را پذیرفت، بهتر است در داخل قلاب یا پاورقی ذکر کند تا از ترجمه جدا شود.
7ـ آیه 21 «ام اتخذوا آلهة من الارض هم ینشرون» ترجمه شده است: آیا برای خود خدایانی از زمین اختیار کردهاند که آنها [مردگان را] زنده میکنند؟ در این ترجمه دو اشکال وجود دارد: یکی اینکه در ترجمه، کلمه «برای خود» آمده است که در متن آیه شریفه چیزی به معنی «برای خود» وجود ندارد؛ لذا در چنین مواردی عبارت توضیحی باید در میان قلاب قرار گیرد تا از ترجمه جدا شود، ولی در اینجا چنین نشده است.
این ترجمه اشتباه فاحشی است که از استاد فولادوند چنین انتظار نمیرفت؛ چرا که اگر کسی گمان برد که خداوند هرگز بر او قدرتی ندارد، هیچ شناختی از خداوند ندارد و در واقع، خدایی که او میشناسد، خدا نیست، بلکه موجود ناتوانی بیش نیست و چنین اعتقادی قطعا کفر و گناهی بسیار بزرگ و نابخشودنی است؛ در حالی که منظور از «ذاالنون» یا صاحب حوت که در جای دیگر، قرآن توضیح میدهد، به اتفاق مفسران همان یونس پیامبر است و در این نظر، اختلافی نیست (34) .
از این رو اگر واقعا منظور قرآن کریم از «الذکر» تورات باشد، باز هم باید کلمه تورات در میان قلاب قرار بگیرد تا تفسیر با ترجمه آمیخته نشود؛ چنانکه آقای مجتبوی عمل کرده است."