چکیده:
هدف از این مقاله شناخت زمان وقوع تولد اولین فرزند، به یکی از مراحل اساسی در مسیر زندگی والدینی افراد است . داده های مورد نیاز برای این مطالعه با رویکردی کیفی و به کارگیری مصاحبه عمیق با ٣٠ زن ازدواج کرده ٤٩- ٢٠ ساله ساکن در شهر تهران در سال ١٣٩١ جمع آوری گردید. بر اساس یافته های این مطالعه زنان فرزند اول خود را به فاصله ای نزدیک به چهار سال پس از ازدواج به دنیا آورده اند. بر اساس این مطالعه تاخیر در تولد اولین فرزند در میان زنان جوان بیشتر معمول است و فرزندآوری تاخیری به عنوان هنجاری جدید در بین زنان ازدواج کرده در کوهورت های اخیر نمود یافته است . هزینه های مالی و هزینه ی فرصت ناشی از فرزندآوری، تغییراتی را در رفتارهای باروری زنان موجب شده است . عواملی نظیر مشکلات اقتصادی به ویژه نداشتن خانه و شغل ثابت همسر، هنجارهای اجتماعی مرتبط با سن مناسب ازدواج ، اشتغال به تحصیل و تردید همراه با ترس در مورد پایداری ازدواج ناشی از افزایش میز ر اجمعه مرجن فه لصا گاذریین ازدواج تا اولین تولد شده است .
The aim of this paper is to investigate women''s attitudes about timing of first birth as the main step in life course of individuals. The data for this study have been collected through a qualitative method and applying in-depth interview with 30 married women aged 20-49 in Tehran in 2011. Women in this study had their first birth within around 4 years of their marriage. The result showed postponement of first birth is a strategy to create a balance between personal and family goals and objectives in other areas of life. The delay of first birth is emerging as the new norm among married women in recent cohorts and is most common among young women. According to this study financial and opportunity costs of childbearing has influenced changes in the reproductive behavior of women. The postponement has also strong associations with tendencies of women for higher education، economic problems، especially lack of housing and stable jobs for men، social norms related to appropriate age of marriage، fear and uncertainty about the stability of marriage due to the increase of divorce in society.
خلاصه ماشینی:
"انتخاب شرکت کنندگان نیز بر اساس معیارهای زیر بوده است : - زنان در سنین باروری باشند؛ - حداقل به مدت دو سال زندگی مشترک خود را آغاز کرده باشند (بر این اساس زنانی که در دوره ی نامزدی و یا عقد بسر می بردند برای این مطالعه مناسب نبودند)؛ - موافقت با مصاحبه و در صورت لزوم مل قات های مکرر؛ - زندگی در شهر تهران (دلیل انتخاب شهر تهران به عنوان میدان نمونه ، از یک سو به دلیل سطح باروری این شهر است که زیر سطح جایگزینی می باشد و در این شرایط فاصله ی بین ازدواج تا تولد اول افزایش می یابد و از سوی دیگر به دلیل امکانات دسترسی آسان تر و ارتباط بیشتر است ).
سؤال مطرح این است که در آینده فاصلهی ازدواج تا اولین تولد در ایران چگونه خواهد بود آیا همچنان به افزایش ادامه می دهد و یا تحت تأثیر قدرت نفوذ هنجارهای اجتماعی افزایش آن متوقف خواهد شد؟ اگر چه این مطالعه کیفی است و بر اساس آن نمی توان در مورد آینده ی فاصله ی ازدواج تا اولین تولد ایران پیش بینی کرد، با این حال ، همان گونه که مورگان اشاره می کند، در واقع تأخیر در فرزندآوری بیشتر زمانی برجسته می شود که هنجارهای 89 / / مربوط به زمان تولد اولین فرزند تغییر یابد و داشتن فرزند اول در سنین بال تر به لحاظ فرهنگی پذیرفته شود (٨٠٠ :١٩٩١ ,Morgan)؛ در ایران ، اگر چه تأخیر کوتاهی در تولد اولین فرزند رخ داده است ، اما تأخیر به سنین بال ی ٣٠ سال پذیرفته نیست و تأخیری که وجود دارد محدود به اوایل و در نهایت اواسط دهه ی ٢٠ سالگی است ."