چکیده:
امام خمینی (ره)، بیش از هر ویژگی، دارای خصلت پرورشکاری و آدمسازی، و نقش
تعیینکنندهای برای خانواده قائل بود و پایه سلامت اخلاقی و روانی را خانواده
میداند. او خانه را مرکز تربیت علمی، دینی، اخلاقی و سیاسی میداند و با توجه به
عاطفه مادری به نقش مهمتری برای مادر توجه کرده است و دامن مادر را مدرسه اول کودک
میشناسد.
از آنجا که در فرهنگ اسلام پایه تربیت از همسرگزینی آغاز میشود امام برای تشکیل
خانواده خود به دو عامل همفکری و همفرهنگی خانم خود با خویش اهمیت بسزایی میدهد و
با رفتار با وقار و پرمحبت نسبت به همسر خود پایه خانواده سالم را مستحکم میکند.
غیر از توجه دادن فرزندان به ادای واجبات و دوری از محرمات در بقیه موارد، آزادی
دادن، آسان گرفتن، خشونت نورزیدن، به علاقه و خواستهها عنایت داشتن، به آنها
اعتماد کردن، سیره امام در محیط خانه بوده است.
امام به درس بچهها توجه خاص داشته، در حوادث سیاسی عملا به آنها شجاعت آموخته به
آنها استقلال مالی داده و در هنگام ازدواج به آنها بیش از هر نکتهای درس سازگاری
داده است که در اصل مقاله به تفکیک با نقل خاطراتی این مطالب دستهبندی و مطرح شده
است.
خلاصه ماشینی:
"ملاحظه میشود که امام براساس فرهنگ اسلامی کفو بودن و همشأن بودن خود و همسر آینده را ملاک قرار میدهند اما برخلاف عرف که این دو واژه را به همانند در ثروت و وضع اقتصادی، همشهری بودن یا زیبایی ظواهر خلاصه میکنند به دو چیز دیگر معنی کرده است: الف: درس خواندن همسر و همانندی بینش با وی ب: روحانی بودن خانواده همسر و همانندی فرهنگی در خانواده حاصل مطلب این است که در ازدواج آنچه بیشتر مورد توجه امام بوده، معنویت و اعتقادات و اصالت خانواده زوجین است.
آیا این رفتار امام ناشی از تربیت عمیق اسلامی او در مورد برخورد با کودک و نوجوان نیست؟ قطعا آگاهی از روش برخورد معصومین علیهم السلام سبب این نوع اعمال میشده است زیرا یکی از فرزندان ایشان میگوید: «امام توبیخ نمیکردند، اعتراض هم نمیکردند، ولی خوب تا یکی دو روز با طرف طبیعی نبودند» (رجایی، 1378، ج 1: 30).
سیرة امام خمینی (ره) در برخورد با عروس و داماد خانم زهرا مصطفوی تعریف میکنند که به دخترم موقعی که خطبة عقد را خواند نصحیت کردند که «تو هروقت شوهرت وارد میشود و دیدی خیلی عصبانی است و حتی در آن عصبانیت به تو تهمت زد و یک چیزی خلاف گفت تو در آن موقع به ایشان چیزی نگو، بعد از آنکه از عصبانیت افتاد بگو این حرفت تهمت بود» (ستوده، 1380، ج 1: 182).
نکتة دیگری که در سخنان امام وجود دارد و بیشتر دارای بعد روانشناختی است، الگو بودن والدین بویژه مادر و تقلید کودکان از ایشان است که باید مورد بررسی قرار گیرد."