چکیده:
تحقیقات تجربی، رابطه خطی بین سود و بازده سهام را مدنظر قرار داده و از این الگو به محافظهکاری شرطی (شناسایی زودتر اخبار بد نسبت به اخبار خوب) یاد کردهاند. این مطالعه به بررسی مفهومی دیگر به نام چسبندگی هزینه میپردازد که میتواند بر عدم تقارن سود تأثیرگذار باشد. چسبندگی هزینه به این واقعیت اشاره دارد که کاهش هزینه در زمان کاهش سطح فعالیت کمتر از افزایش هزینه در زمان افزایش سطح فعالیت است. این پژوهش با استفاده از تکنیک دادههای تلفیقی به بررسی نقش چسبندگی هزینه در برآورد محافظهکاری شرطی در شرکتهای ایرانی میپردازد. بدین منظور نمونهای متشکل از 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش هدفمند انتخاب شده است. با استفاده از دادههای متعلق به دوره زمانی 1391-1386، محققین دریافتند که مدلهای استاندارد برای برآورد محافظهکاری، متوسط میزان محافظهکاری را بیشتر از واقع برآورد میکنند. به بیان دیگر، در این مدلها، چسبندگی هزینه به عنوان یکی از عوامل تعیینکننده محافظهکاری شرطی مدنظر قرار نمیگیرد و این موضوع سبب سوگیری قابل ملاحظه در برآورد محافظهکاری میشود. مهمتر اینکه، مدلهای استاندارد برای برآورد محافظهکاری، تغییر در چسبندگی هزینه را به حساب محافظهکاری منظور میکنند. شواهد بیانگر آن است که توجه به چسبندگی هزینه، نقش مهمی در درک صحیح از مفهوم محافظهکاری دارد.
Empirical research documents a linear relation between earnings and stock returns، and often attributes this pattern to conditional conservatism—more timely recognition of bad news than good news. This paper deals with another conception namely cost stickiness which can affect earning asymmetry. Cost stickiness denotes the asymmetric response of costs to sales increases versus sales decreases that is cost decrease in response of operation level decrease is lower than cost increase in response of operation level increase.
Using panel data analysis، this paper examines the role of cost stickiness in estimating conditional conservatism of Iranian firms. The sample consists of 101 firms listed in Tehran Stock Exchange (TSE) over the period from 2007 to 2012 using object oriented sampling method.
Results showed that the standard models for estimating conservatism، which do not control for cost stickiness، overestimate the average degree of conservatism. In other words، these models ignore cost stickiness as a determinant of conditional conservatism، leading to significant bias in estimating conservatism. More important، we find that standard models mistake variation in cost stickiness for variation in conservatism. The evidence demonstrates that considering the sticky costs is important for accurate understanding of conservatism.
خلاصه ماشینی:
/ در صورت تاييد فرضيه مبني بر تأثيرپذيري محافظه کاري شرطي از چسبندگي هزينه ، چنين استنباط مي شود که محافظه کاري شرطي در شرکت هاي با چسبندگي هزينه بالا با توجه به رويکرد محافظه کارانه مديريت در سطح بالايي برآورد شده که ناشي از تأثيرات چسبندگي هزينه بوده است و اين موضوع مي تواند ديدگاه استفاده کنندگان گزارشهاي مالي را تحت تأثير قرار دهد.
طبق يافته هاي تحقيق ، زماني که هزينه چسبنده است ، رابطه بين سود و بازده در زمان کاهش فروش قوي تر از اين رابطه در زمان افزايش فروش است که اين موضوع در تحقيقات قبلي به اشتباه به عنوان محافظه کاري شرطي مدنظر قرار گرفته است .
٧ در مدل اول نشان دهنده تأثير محافظه کاري بر عدم تقارن اطلاعاتي بدون در نظر گرفتن / رفتار هزينه (چسبندگي هزينه و ثابت يا متغير بودن هزينه ) است .
245 آزمون نرمال بودن متغيرها مقادير آماره جارک برا نشان مي دهد که داده هاي متعلق به هر ٨ متغير استفاده شده در تحقيق در سطح خطاي ٥ درصد داراي توزيع نرمال مي باشند زيرا مقدار اين آماره براي تمام متغيرها از مقدار نگاره کمتر است .
اين تحقيق با بررسي اطلاعات مربوط به ١٠١ شرکت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي سال هاي ١٣٩١-١٣٨٦ نشان داد که چسبندگي هزينه موجب کاهش سطح محافظه کاري شرطي مي گردد.
The Confounding Effect of Cost Stickiness in Conservatism Research, Working paper, / Fox School of Business, Temple University, Philadelphia, PA, United States.