چکیده:
بیمار مبتلا به ایدز مانند هر انسان دیگری از یکسری حقوق اساسی و بنیادین برخوردار است . اینکه وی چگونه می تواند این حقوق را احیاء و اجرا نماید، قوانین خاص خود را می طلبد که از او حمایت کنند. دیوان اروپایی حقوق بشر، بعنوان مجری کنوانسیون حفظ حقوق بشر و آزادی های بنیادین ، یکی از نهادهایی است که می تواند حامی این افراد باشد. اینکه چگونه و تا چه میزان ، دیوان میتواند در این زمینه موفق باشد و تا چه حد حمایت از این افراد را وظیفه و رسالت خود می پندارد، موضوعی است که در این مقاله به مطالعه آن خواهیم پرداخت .
خلاصه ماشینی:
"در رأی دی (D) که علیه پادشاهی انگلستان صادر شده در٢ می ١،١٩٩٧ فرد متقاضی که در واپسین مرحله از بیماری ایدز قرار داشت ، ادعا می کرد که اخراج وی به کشور متبوعش ، سن کیتز٢ و در شرایطی که هیچگونه درمان پزشکی متناسب با وضعیت جسمانی وی (خلاف کشور انگلستان ) در آنجا به وی ارائه نمی شود، رفتاری غیر انسانی و خفت بار و بر مخالف ماده ٣ خواهد بود.
لذا در این رای مشاهده می شود که فرد مبتلا به بیماری ایدز مانند رای سال ١٩٩٧ از حمایت ارگان حقوق بشر بهره نمی برد مگر اینکه موردی بسیار استثنایی و در شرایطی کاملا ویژه و چنانچه خود دیوان اذعان می دارد: «متقاضی در حالت وخامت بیماری و رو به مرگ »، قرار داشته باشد.
قابل ذکر است که گرچه در این رای، دیوان اروپایی حقوق بشر کشور سوئد را محکوم نمود که حقوق بنیادین بیمار مبتلا به ایدز را رعایت ننموده است ، اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که دیوان با ارائه ٢ معیار پزشکی و تناسب اقدامات پیشگیرانه ، دست دولتهای عضو را باز گذاشته است که با مقدم داشتن منافع و مصالح جامعه ، به مبارزه با بیماری ایدز بپردازند و از شیوع آن جلوگیری نمایند ولو اینکه حقوق بنیادین بیمار نقض گردد.
دیوان این رای را به دو بخش تقسیم کرد: از آن جهت که به منظور پیشگیری نمودن از جرایم بعدی و به منظور عدم افزایش قربانیان و همچنین به علت حفظ حقوق و آزادی های دیگر افراد جامعه ، درخواست از پزشکان خانم Z برای شهادت دادن خلاف ماده ٨ نیست ، به همین طریق تحقیق بر روی پرونده پزشکی خانم Z به خودی خود نقض حق زندگی و خانوادگی محسوب -1 Z."