چکیده:
امروزه تحلیل و بررسی «خلاقیت در آموزش» مورد توجه پژوهشگران و برنامهریزان آموزشی
است. نظامهای آموزشی، با برنامهها، اهداف، محتوا و سایر عوامل آموزشی خود، نقش
مؤثری در توسعه یا تخریب خلاقیت دانشآموزان دارند و معلمان در این زمینه نقش کلیدی
ایفا میکنند.
در این مقاله، پس از بحث دربارة خلاقیت، به عنوان رویکردی آموزشی و بررسی نظریهها
و الگوهای یادگیری خلاق، مانند الگوی رانکو و چاند (1995) و موضوع آموزش خلاقیت در
معلمان، ابتدا به صورت عام و سپس به طور خاص در ایران که توسط نگارنده طراحی و سپس
تحت دو عنوان پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته است، میپردازیم. محور اصلی برنامة
آموزش، الگوی رشد خلاقیت است که در آن به پنج جنبة اساسی عملکرد معلم، درابعاد:
محیطی- اجتماعی، عاطفی- شناختی، فکری، آموزشی، و فیزیکی، توجه شده است. در بخشی از پژوهش یاد شده نیز تأثیر برنامه و الگوی رشد خلاقیت بر مهارت معلمان
بررسی شده است تجزیه و تحلیل اطلاعات براساس آزمون T، در این پژوهش نیمه تجربی،
بیانگر تأثیر مثبت برنامه و تأیید فرضیة پژوهش است. بازخورد معلمان مبنی بر تغییر
عملکرد آنها در کلاس، به رغم گذشت چند سال، از بهرهگیری سازندة آنها از این الگو
حکایت میکند.
خلاصه ماشینی:
"مهارت تدریس تدریس عبارت است از تعامل بین معلم و دانشآموز با هدف یادگیری و تغییر رفتار دانشآموز در این پژوهش، مهارتهای تدریس خلاق عبارتاند از: مهارتهایی که فرصت لازم را برای رشد خلاقیت در دانشآموزان فراهم میآورند و میتوان آنها را به وسیله مهارتسنج سنجید.
معلمان در پاسخ به سؤال بازی که درباره تأثیر الگو در مهارتهای تدریس خلاق از آنها شده بود، اظهار میداشتند که: "پس از آشنایی با این الگو، توانستهاند جوی مناسب خلاقیت در کلاس به وجود آوردند که این امر سبب شده است دانشآموزان با انگیزه بسیار بالایی در کلاس و فعالیتهای کلاسی شرکت کنند.
- در جمعبندی تأثیر دوره از دیدگاه معلمان نیز می توا ن به موارد اشاره کرد: الف) تأثیر بر معلم - خروج از قالبها و کلیشهها - اجتناب از معلم محوری - شادی بخش شدن امر تدریس - تغییر نگرش نسبت به تدریس و کلاسداری -استفاده از روشهای ارزشیابی کیفی - افزایش قدرت تفکر ونوآوری - بهرهگیری از روشهای اکتشافی و متنوع - ایجاد امنیت روانی در کلاس - احترام گذاشتن به دانشآموزان و برقراری روابط عاطفی عمیق با آنان - حذف رقابت و مقایسة شاگردان با هم ب ) تأثیر بر دانشآموزان - تفکر و تعمق بیشتر بر موضوعات درسی از ساعات کلاسی - لذت بردن از ساعات درس - فعالیت و تلاش بیشتر - ارایه پاسخهای متعدد - افزایش اعتماد به نفس - همکاری دوستانه با هم - یادگیری عمیقتر و بیشتر دروس - برقراری ارتباط اجتماعی بیشتر -افزایش قدرت تجسم، تخیل و خلق کردن این اظهارات حاکی از تأثیر عمیق الگوی یاد شده بر عملکرد تدریس معلمان است."