چکیده:
پیشرفت های اخیر دانش بیوتکنولوژی در زمینه دانش سلولی و ژنتیک ، منجر به ایجاد چالش های غیرقابل پیش بینی در خصوص حق سلطه افراد و کنترل آن ها بر اجزا و بافت های بدن خود شده است . توانایی مطالعه ژنتیکی اجزا و بافت های انسانی اهمیت علمی آن ها را دگرگون ساخته و از طرف دیگر بهره برداری تجاری از بافت ها و نمونه های انسانی به یکی از مسائل مبرم روز بدل گشته است . در عین حال وضعیت حقوقی بافت ها و نمونه های انسانی هنوز مبهم است و در نتیجه حقوق و اختیارات اشخاص بر این اجزا در هاله ای از ابهام قرار دارد. مطالعه تطبیقی حقوق کشورهای مختلف نشان دهندة آن است که تغییر نگرش در این خصوص امری انکارناپذیر است . مالکیت میتواند یک ابزار حقوقی قوی و قابل توجه در کنترل و حمایت از منافع و حقوق اشخاص در خصوص بافت ها و نمونه های انسانی تلقی شود. البته حق مالکیت مانند دیگر حقوق قانونی مطلق نیست و قانون گذار باید بر مبنای حفظ نظم عمومی آن را در خصوص اجزای بدن تحدید کند.
خلاصه ماشینی:
"، ص ٣٢٧؛ رجایی و همکاران ، ١٣٩٠، ص ٥٦-٥٥) و قابل پذیرش در حقوق ایران این است که بین انسان با اعضا و اجزای بدن رابطۀ مالکیت ذاتی وجود دارد و مانعی برای چنین حکومتی دیده نمیشود، زیرا طبیعت ملک یعنی بدن انسان به گونه ای است که بدون نیاز به سبب خارجی یا اعتباری، این مالکیت که همان سلطنت انسان بر بدن و حق تصرف در آن است را برای انسان ایجاد میکند و شخص میتواند به موجب آن در حدود قوانین ، تصرف در بدن و اعضایش را به خود اختصاص دهد و از تمام منافع آن استفاده کند.
با توجه به مباحث مطرح شده روشن شد که نظر قابل پذیرش در حقوق ایران این است که بین انسان با اعضا و اجزای بدن رابطۀ مالکیت ذاتی وجود دارد و مانعی برای چنین حکومتی دیده نمیشود، زیرا طبیعت ملک یعنی بدن انسان به گونه ای است که بدون نیاز به سبب خارجی یا اعتباری، این مالکیت که همان سلطنت انسان بر بدن و حق تصرف در آن است را برای انسان ایجاد میکند و شخص میتواند به موجب آن در حدود قوانین ، تصرف در بدن و اعضایش را به خود اختصاص دهد و از تمام منافع آن استفاده کند.
conferring a federal property right in genetic material: stepping into the future with the genetic privacy act, American Journal of Law & Medicine, Vol. 22."