چکیده:
نیروی انسانی، یکی از مهمترین و اساسی ترین عوامل تولید است که از طریق مشارکت در تولید چه به لحاظ یدی و فیزیکی و چه به لحاظ فکری و مدیریتی و تکنولوژیکی نقش بسیار برجسته ای را در روند تولید ایفا می کند؛ به نحوی-که به جرات می توان گفت، جوامعی که موفق شده اند از طریق برنامه ریزی صحیح و متکی بر اصول و ضوابط علمی، نیروی انسانی کارآمد به وجود آورند، بخوبی بر کمیابی های ناشی از دیگر عوامل تولید غالب آمده، اوضاع اقتصادی مطلوبی برای خود فراهم کرده اند. به عبارت دیگر یکی از مهم ترین منابع تولید برای هر جامعه، کمیت و کیفیت نیروی کار آن است. یکی از دغدغه های اساسی برنامه های توسعه در کشور نیز، تلاش برای کاهش معضل بیکاری است که همواره به عنوان یکی از اهداف مهم این برنامه ها مدنظر بوده است . ساختار جمعیتی خاص کشور و عرضه فراوان نیروی کار از یکسو و عدم تکافوی فرصت های شغلی موجود و نیز فقدان امکانات مناسب با ویژگی ها و نیازهای نیروی کار از سوی دیگر، امروزه بیکاری را به عنوان مهمترین چالش اقتصادی، اجتماعی ایران درآورده، به نحوی که متغیرهای اقتصادی، اجتماعی دیگر را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بازار کار در بین بازارهای پنچ گانه اقتصاد(بازار سرمایه، بازار پول، بازار تامین اطمینان، بازارهای کالاها و خدمات و بازار کار)، در تنظیم روابط عرضه و تقاضای نیروی کار و تعادل در متغیرهای کلان اقتصادی، از جمله اشتغال جایگاه ویژه و نقش محوری و تعیین کننده دارد و به دلیل وجود عامل انسانی در عرضه و تقاضای این بازار، آن را از دیگر بازارهای اقتصاد متمایز می نماید. پیامدها و آثار مثبت فراوان اقتصادی-اجتماعی تعادل در بازار کار به نحوی است که مورد توجه اقتصاددانان، سیاست گذاران و سیاست مداران است و دراین راستا نیز طی سال های اخیر در قالب برنامه های توسعه ای، جهت ایجاد تعادل نسبی در بازار کار کشور، طرح ها و سیاست های اشتغال زایی متعددی به تصویب رسیده و به مرحله اجرا گذارده شده اند. هدف از نوشته حاضر ارائه تصویر جامعی تحلیلی از وضعیت بازار کار اقتصاد ایران و نگاهی به عملکرد سیاستهای اشتغالزایی و ارزیابی آن در قالب برنامه های توسعه اقتصادی کشور می باشد که می تواند برای برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های جمعیتی، اشتغال و توسعه در طی سالهای برنامه پنجم توسعه مثمر ثمر واقع گردد. روش تحقیق، مطالعه اکتشافی و توصیفی است. این تحقیق روند تحولات نیروی کار و شاخص های کلیدی بازار کار کشور را طی سالهای 1368 تا 1389 بررسی می نماید.
خلاصه ماشینی:
"شاخص های کلیدی بازار کار جمعیت فعال کشور به عنوان اصلی ترین پارامتر عرضه نیروی کار در سال ١٣٦٨ یعنی در ابتدای برنامه اول توسعه ١٣٩٤١٧٤١ نفر بوده است که با روندی صعودی به ١٥٣٤٥١٦٨ نفر در سـال آخـر برنامـه در سـال ١٣٧٢ افزایش یافت .
برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور (١٣٨٣ – ١٣٧٩) باتوجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور و فشار جمعیت ، عرضه نیروی کار در طول ایـن برنامـه (١٣٨٣-١٣٧٩) باعث شد که دولت در این برنامه توجه خاصی بـه مقولـه اشـتغال و کـاهش بیکـاری داشته باشد و بیکاری به مهم ترین دغدغه دولت تبدیل شود، به طوری که یکی از فصول قانون برنامـه سوم (فصل ششم ) به موضوع سیاست های اشتغال اختصاص یافت که به طور مستقیم و غیر مستقیم بـر ایجاد اشتغال تأثیر داشته اند.
شاخص های کلیدی بازار کار در ابتدای برنامه سوم توسعه یعنی در سال ١٣٧٩ جمعیت فعال کشور ١٩١١٧٦٧٤ نفر بوده اسـت کـه با روندی صعودی بـه ٢١٥٦٨٣٦٨ نفـر در سـال آخـر برنامـه در ١٣٨٣ افـزایش یافـت .
جمع بندی و نتیجه گیری بررسی مواد قانونی مرتبط با اشتغال در طول برنامه توسـعه نشـان مـی دهـد کـه در برنامـه هـای اول و دوم سیاستگذاران و تصمیم گیران کشور سعی داشته انـد از طریـق اعطـای تسـهیلات ارزان قیمـت و یـا لحـاظ اعتبارات لازم برای اجرای برنامه های مربوط به اشـتغال در بودجـه هـای سـالانه کشـور بـه ایجـاد اشـتغال بپردازند؛ این در حالی است که ایجاد اشتغال پایـدار ماحصـل رونـق تولیـد و سـرمایه گـذاری اسـت کـه پیش نیاز آن جهت گیری صحیح و اصولی مجموعه سیاست های کلان اقتصـادی کشـور بـه سـمت ایجـاد فضای با ثبات و مناسب کسب وکار جهت افزایش تولید و سرمایه گذاری در بنگاه های اقتصادی است ."