چکیده:
مفسران و قرآنپژوهان «روایات تفسیری» را یکی از منابع مهم تفسیر دانسته و در شرح و تبیین آیات، بدان رجوع نمودهاند. روایات تفسیری روایاتی هستند که به گونهای در تبیین مفاد آیات قرآنی و مدالیل و مقاصد آنها دخالت دارند. نوشتار پیشرو که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، در پی آن است تا با دقت در کتاب «متشابه القرآن» إبنشهرآشوب مازندرانی، ضمن شناسایی گونههای متنوع روایات تفسیری، مهمترین کارکردها و کاربردهای آنها را با استناد به برخی از نمونهها، تحلیل و بررسی نماید. بررسیها نشان میدهد: به رغم آنکه دامنهی بهرهگیری نویسنده از روایات تفسیری گسترده نبوده، اما وی سعی نموده است تا با روشهای مختلف، از اینگونه روایات جهت تبیین درست آیات و با هدف ارائة صحیحترین وجه تفسیری و بیان مقصود واقعی کلام وحی، استفاده نماید.مفسران و قرآن پژوهان «روایات تفسیری» را یکی از منابع مهم تفسیر دانسته و در شـرح و تبیـین آیـات ، بـدان رجـوع نمـوده انـد. روایـات تفسیری روایاتی هستند که به گونه ای در تبیین مفـاد آیـات قرآنـی و مدالیل و مقاصد آن ها دخالت دارنـد. نوشـتار پـیش رو کـه بـه روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده ، در پی آن است تا با دقـت در کتـاب «متشابه القرآن » إبن شهرآشوب مازندرانی، ضمن شناسایی گونه هـای متنوع روایات تفسیری، مهم ترین کارکردها و کاربردهای آن ها را با استناد به برخی از نمونه ها، تحلیل و بررسـی نمایـد. بررسـیهـا نشـان میدهد: به رغم آنکه دامنه ی بهره گیری نویسنده از روایات تفسـیری گسترده نبوده ، اما وی سعی نموده است تا بـا روش هـای مختلـف ، از ایــن گونــه روایــات جهــت تبیــین درســت آیــات و بــا هــدف ارائــۀ صحیحترین وجه تفسیری و بیان مقصود واقعی کلام وحـی، اسـتفاده نماید.
خلاصه ماشینی:
"از مجموع تقریبا ٣٠٠ روایتی را که إبن شهرآشوب در کتاب خود به کار گرفته است ، بخشی از آن ها به تفسیر آیات قرآن ، تحت عناوینی کـه در ادامـه بـدان اشـاره خواهـد شـد، اختصـاص دارد؛ بـا ایـن حـال ، وی در مـوارد بسـیاری، از روایـات تنهـا بـرای قـانع سـاختن مخاطب و یا شاهدی برای تأیید دیدگاه مورد نظر خود، استفاده کرده است ، به گونه ای کـه این روایات ، گاه زمینه ی فهم آیات را فراهم نموده و ارزش استشـهادی نیـز دارنـد؛ بـه بیـان دیگر، بخش مهمی از روایات به کار رفته در کتاب متشابه القرآن ، دارای چنـین ویژگـیای بوده و نویسنده با به کارگیری آن ها، ذهن مخاطب را به درک هر چه بهتر آیه یـا موضـوعی که در ذیل آیه بدان پرداخته است ، رهنمون میسازد.
او در ادامه با استناد به روایت «من مات و لم یعرف الأئمۀ مات میتۀ جاهلیۀ» بـه تفسـیر باطنی این آیه از نگاه امام باقر(ع ) و امام صادق (ع ) پرداخته و بـر ایـن بـاور اسـت کـه اهـل بیت (ع ) بر این امر اجماع دارند که ائمۀ اطهار(ع ) ماه های دوازده گانۀ خدا هسـتند و اجمـاع آنان نیز برای ما حجت است ؛ زیرا امت اتفاق نظر دارند که پیامبر(ص ) ایشان را قرین کتـاب و کتاب را قرین آنان ساخته است و هر کس به آنان تمسک جوید، هرگز گمراه نمـیشـود (همان ، ج ٢، ص ٥٥)."