چکیده:
چکیده مهم ترین شرط باز تولید سلطه و اقتدار سیاسی، دسترسی به گفتمان هایی است که سلطه حاکمان سیاسی را در افکار عمومی مشروعیت بخشد. رسانه های جمعی، مراکزآموزشی و دانشگاهی، نهادهای مدنی، اجتماعی، مذهبی در باز تولید سلطه و اقتدار در جامعه مهم ترین نقش را ایفا می کنند. تحلیل انتقادی گفتمان به عنوان یکی ازرویکردهای تحلیل، لایه های پنهان زبان را در متون شفاهی و کتبی به منظور نشان دادن چگونگی شکل گیری و بازتولید گفتمان های قدرت و سلطه می کاود و روابط پنهان قدرت را آشکار می سازد و نقش آن را در بازتولید روابط سلطه نشان می دهد. خواجه نظام الملک توسی، یکی از مقتدرترین نخبگان عرصه سیاسی، در مدت وزارت سی ساله خود با طراحی گفتمان عقیدتی و سیاست مذهبی برای استحکام و استمرار و تداوم حکومت سلجوقیان در ایران کوشید. کتاب سیاست نامه در واقع یکی از رسانه هایی است که به منظور شکل گیری و تداوم همین گفتمان تدوین شده است. در این تحقیق با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان نشان داده شده است که خواجه نظام الملک چگونه با توجه به پیش زمینه های معرفتی که بر جامعه حاکم بود، در سیاست نامه با بهره گیری از واژگان و جمله بندی ها و روایت ها و فراروایت ها،گفتمان عقیدتی خود را طراحی می کند و با کنترل افکار عمومی به طرد و حذف مخالفان می پردازد و نهایتا سیاست تبعیض مذهبی خود را در جامعه دین مدار ایرانی مشروعیت می بخشد و موجه می کندمهم ترین شرط بازتولید سلطه و اقتدار سیاسی ، دسترسی به گفتمان هایی است که سلطه حاکمان سیاسی را در افکار عمومی مشروعیت بخشد. رسانه های جمعی ، مراکزآموزشـی و دانشگاهی ، نهادهای مدنی ، اجتماعی ، مذهبی در بازتولید سلطه و اقتدار در جامعه مهم - ترین نقش را ایفا می کنند. تحلیل انتقادی گفتمان به عنوان یکی ازرویکردهـای تحلیـل ، لایه های پنهان زبان را در متون شفاهی و کتبی به منظور نشان دادن چگونگی شکل گیری و بازتولید گفتمان های قدرت و سلطه می کاود و روابط پنهان قدرت را آشکار مـی سـازد و نقش آن را در بازتولید روابط سلطه نشان می دهد. خواجه نظام الملک توسی ، یکی از مقتدرترین نخبگان عرصه سیاسی ، در مـدت وزارت سی ساله خود با طراحی گفتمان عقیدتی و سیاست مذهبی بـرای اسـتحکام و اسـتمرار و تداوم حکومت سلجوقیان در ایران کوشید. کتاب سیاست نامه در واقع یکی از رسانه هـایی است که به منظور شکل گیری و تداوم همین گفتمان تدوین شده است . در این تحقیق بـا استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان نشان داده شده است که خواجه نظام الملک چگونـه بـا توجه به پیش زمینه های معرفتی که بر جامعه حاکم بود، در سیاست نامه با بهـره گیـری از واژگان و جمله بندی ها و روایت ها و فراروایت ها،گفتمان عقیدتی خود را طراحی می کند و با کنترل افکار عمومی به طرد و حـذف مخالفـان مـی پـردازد و نهایتـا سیاسـت تبعـیض مذهبی خود را در جامعه دین مدار ایرانی مشروعیت می بخشد و موجه می کند.
خلاصه ماشینی:
"تحلیل گر گفتمـان انتقـادی زبـان را بـه عنـوان پدیده ای شفاف و خنثی نمی بیند که واقعیت های اجتماعی ، سیاسـی و فرهنگـی را عینـا بازنمایی کند، بلکه آن را پدیده ای پیچیده و عقیدتی مـی دانـد کـه حقـایق را تحریـف و پنهان می کند و با طراحی گفتمان ها و فراروایت ها و کلان روایت ها ذهن و دنیای انسان هـا را شکل می دهد، بنابراین لایه های پنهان زبان مانند واژگان و اصطلاحات ، قواعـد نحـوی ، ساخت های متنی و نهایتا چگونگی شکل گیری گفتمان ها را در مطبوعات ، رسانه ها، متون شفاهی و کتبی می کاود و توصیف ، تفسیر و تبیین می کند.
» (همان : ١٨٣) مقاله ی حاضر نیز به بخش هایی از فصـل هـای چهـل ویکـم و چهـل وسـوم سیاست نامه ی خواجه نظام الملک توسی می پردازد که موضع تند زبانی و گفتمـانی علیـه گروه اقلیت و مخالفان فکری و سیاسی خود اتخاذ کرده است تـا نشـان داده شـود چگونـه نظام های تمامیت خواه و اقتدارگرا با طراحی گفتمان عقیدتی به حذف ، سرکوب و حاشیه - راندن مخالفان دست می زنند.
او برای بازتولیـد سـلطه و اقتـدار سیاسـی و سـرکوب مخالفـان از ، واژگان و نحو و ساختار مذهبی که برای همه مردم آشناست ، استفاده می کند تا مقاصد و اقدامات سیاسی خود را موجه گردانـد و بـا ترکیـب اقتـدار سیاسـی در رأس حکومـت و طراحی گفتمان تهدید و تحذیر عقیدتی و ایجاد هژمونی و فریب و کنترل اذهان عمومی ، شبکه های قدرت پنهان در جامعه را علیه «غیر خودی ها» به کار گیرد و نهایتا با سرکوب و به حاشیه راندن مخالفـان ، بـه سـلطه سیاسـی خـود و فرزنـدان و همفکـرانش تـداوم و مشروعیت ببخشد."