چکیده:
چکیده تشابه رویکرد دولتهای دوره انتقالی ایران در پی انقلاب اسلامی و مصر در پی تحولات2011 ، نسبت به ایالات متحده آمریکا و نوع تعامل با این کشور، از موضوعات قابل توجه برای پژوهش است. مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا دولتهای دوره انتقالی ایران و مصر به صورت مشابهی برای نزدیکی به آمریکا و تعامل با این کشور تلاش کرده اند. دو متغیر داخلی و نظام بینالملل در شکل دهی به این موضوع، قابل بحث است که عبارت از تلاش ایالات متحده برای تاثیرگذاری بر تحولات مذکور و فقدان پایگاه اجتماعی در دولتهای موقت در نتیجه احساس نیاز به حامی خارجی است. همچنین این موضوع که چرا پس از دوره انتقالی رویکرد دولتهای ایران و مصر به آمریکا متفاوت میشود نیز از موضوعات دیگری است که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا به شیوه مطالعه تطبیقی و از رهگذر مقایسه میان دولتهای انتقالی در ایران و مصر، پاسخ مناسبی به پرسش مقاله داده شود. یافته های تحقیق نیز نشان میدهد که هر دو متغیر خارجی و داخلی در تشابه رویکرد این دولتهای انتقالی به آمریکا موثر بوده و تفاوت در منشا هر دو تحول موجب تفاوت در تحولات پس از دوره انتقالی در این دو کشور شده است.تشابه رویکرد دولت های دوره انتقالی ایران در پی انقلاب اسلامی و مصر در پی تحولات ٢٠١١، نسبت به ایالات متحده آمریکا و نوع تعامل با این کشور، از موضوعات قابل توجه برای پژوهش است . مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا دولت های دوره انتقالی ایران و مصر به صورت مشابهی برای نزدیکی به آمریکا و تعامل با این کشور تلاش کرده اند. دو متغیر داخلی و نظام بین الملل در شکل دهی به این موضوع ، قابل بحث است که عبارت از تلاش ایالات متحده برای تاثیرگذاری بر تحولات مذکور و فقدان پایگاه اجتماعی در دولت های موقت در نتیجه احساس نیاز به حامی خارجی است . همچنین این موضوع که چرا پس از دوره انتقالی رویکرد دولت های ایران و مصر به آمریکا متفاوت میشود نیز از موضوعات دیگری است که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است . در پژوهش حاضر تلاش شده تا به شیوه مطالعه تطبیقی و از رهگذر مقایسه میان دولت های انتقالی در ایران و مصر، پاسخ مناسبی به پرسش مقاله داده شود. یافته های تحقیق نیز نشان میدهد که هر دو متغیر خارجی و داخلی در تشابه رویکرد این دولت های انتقالی به آمریکا موثر بوده و تفاوت در منشأ هر دو تحول موجب تفاوت در تحولات پس از دوره انتقالی در این دو کشور شده است .
خلاصه ماشینی:
"به رغم این تفاوت ها و برخی شباهت ها در حوزه بسترهای شکل گیری تحولات ٢٠١١ مصر و انقلاب اسلامی ایران ، رویکرد های مشابهی در قبال آمریکا در رویکرد سیاست خارجی دولت های دوره انتقالی مصر (از سقوط مبارک تا روی کار آمدن محمد مرسی) و دولت موقت مهندس بازرگان در ایران دیده میشود و در هر دو رویکرد نگاه مثبتی به آمریکا وجود دارد که به شواهد آن در متن مقاله اشاره می شود.
با توجه به آنچه گفته شد سئوال اصلی نوشته حاضر این است که چرا علیرغم وجود اشتراک در مخالفت با آمریکا در این دو حرکت مردمی، دولت های دوره انتقالی پس از انقلاب در ایران و مصر هر دو در تلاش برای نزدیکی به آمریکا بوده اند اما مسیر بعدی این دو متفاوت شد؟ نگارنده گان بر این باورند که عوامل مختلفی شامل رویکرد غرب گرای دولت های انتقالی مورد نظر ناشی از تاثیرات گرایش های لیبرالی، وابستگی اقتصادی و لجستیکی دولت انتقالی مصر، نداشتن پایگاه گسترده مردمی دولت موقت در ایران از یک سو و نیاز به تکیه گاه خارجی محکم از سوی دیگر و نهایتا پیگیری پروژه دموکراسی هدایت شده از سوی آمریکا موجب شباهت رفتاری این دولت ها در قبال آمریکا شده است اما وجود رهبری مردمی و انقلابی در ایران و نبود آن در انقلاب مصر و استفاده آمریکا از تجربه نحوه تعامل با انقلاب ایران و بکار گیری آن در مصر عامل اصلی تفاوت سیاست های ایران و مصر پس از پایان دوره ، دولت های موقت نسبت به ایالات متحده است ."