چکیده:
استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرمهای رایج دیگر در روابط بینالملل دارای مزایایی است که مهمترین آنها عبارتاند از مواجه شدن با مقاومت کمتر در جوامع وکشورهای مقصد، عاری بودن دیپلماسی فرهنگی از لحنی خصمانه در کنار جذابیت، حضور جدی تر بازیگران غیررسمی، نهادهای مدنی و اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی. دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزشها و منافع مشترک و جهانشمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزشها و منافع مشترک است. دیپلماسی فرهنگی میتواند خلاقانهتر، انعطافپذیرتر و حتی فرصتطلبانه تر از دیپلماسی کلاسیک و سنتی در بسیاری از حوزهها طراحی و اجرا شود. دیپلماسی فرهنگی با سهولت بیشتری در همه لایههای جامعه رسوخ میکند و بر نگرش جامعه هدف نسبت به کشوری که دیپلماسی فرهنگی را به کار میگیرد تاثیر سازنده داشته باشد. بنابراین در این صورت قدرتآفرین نیز خواهد بود. مقاله حاضر ضمن معناسازی دیپلماسی فرهنگی، در صدد است تا به شاخصههای دیپلماسی فرهنگی ایران بپردازد. جمهوری اسلامی ایران قابلیتهای چشمگیری در این خصوص دارد که به شرط استفاده بهینه از آنها میتواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در سیاست خارجی ایران کمک کند.استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرم های رایج دیگر در روابط بین الملل دارای مزایایی است که مهم ترین آنها عبارت اند از مواجه شدن با مقاومت کمتر در جوامع وکشورهای مقصد، عاری بودن دیپلماسی فرهنگی از لحنی خصمانه در کنار جذابیت ، حضور جدی تر بازیگران غیررسمی، نهادهای مدنی و اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی. دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف ، تعریف و ترویج ارزش ها و منافع مشترک و جهانشمول و سپس ، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش ها و منافع مشترک است . دیپلماسی فرهنگی میتواند خلاقانه تر، انعطاف پذیرتر و حتی فرصت طلبانه تر از دیپلماسی کلاسیک و سنتی در بسیاری از حوزه ها طراحی و اجرا شود. دیپلماسی فرهنگی با سهولت بیشتری در همه لایه های جامعه رسوخ میکند و بر نگرش جامعه هدف نسبت به کشوری که دیپلماسی فرهنگی را به کار میگیرد تاثیر سازنده داشته باشد. بنابراین در این صورت قدرت آفرین نیز خواهد بود. مقاله حاضر ضمن معناسازی دیپلماسی فرهنگی، در صدد است تا به شاخصه های دیپلماسی فرهنگی ایران بپردازد. جمهوری اسلامی ایران قابلیت های چشمگیری در این خصوص دارد که به شرط استفاده بهینه از آنها میتواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در سیاست خارجی ایران کمک کند.
خلاصه ماشینی:
"از این رو در شرایط کنونی به دلایل گوناگون اقتصادی، جهانی و داخلی، که جمهوری اسلامی ایران با چالش هایی رو به رو است ، در صورت برنامه ریزی فرهنگی در داخل و استفاده از آن به عنوان اهرم تأثیرگذار در شرایط فعلی جهانی در قالب دیپلماسی فرهنگی، میتواند به ارتقای سطح روابط متقابل و افزایش آگاهی و درک ایران با سایر کشورهای جهان ، مثبت ارزیابی شود.
البته تحقق این مهم با شاخص های زیر در ارتباط است : پیوند دین و سیاست ، اقامه و بسط عدالت اجتماعی، نفی گرایش های اومانیستی و مادی گرایانه ، تکیه بر قدرت معنوی، نفی انگیزه های قومی و نژادی، تقویت آگاهی مسلمانان از ظرفیت های بومی، تبیین جهانشمولی اسلام در همه ساحات زندگی بشر، پرهیز از دامن زدن به اختلافات مذهبی، ایجاد زمینه های عملی و حدت بین فرقه ها و مذاهب مختلف اسلامی، تأکید بر نقاط اشتراک مذاهب شیعه وسنی، احیای بیداری اسلام ، تبیین جایگاه اسلام در عرصه نظریه پردازی و تعریف گفتمان غالب در میان نخبگان مسلمان » (دهشیری، ١٣٩٣: ٩٣-٩٢).
به این ترتیب در صورت داشتن رویکرد دینی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران می توان از ظرفیت های موجود درجهت تحقق منافع ملی استفاده کرد، که خود قدرت نرم به وجود می آورد.
با این توضیح به نظر میرسد با توجه به اینکه ارتباط کلامی ارتباط فرهنگی را برای یک کشو فراهم می سازد بنابراین ظرفیت زبان فارسی که تا حدودی درکشورهای منطقه وبه ویژه کشورهای نوروزی رایج است ، بر راهبرد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران تأثیر مثبت می گذارد."