چکیده:
آگاهی از بزرگترین چالشهایی است که فلسفه و حتی علوم معاصر با آن مواجهاند. جان سرل، فیلسوف تحلیلی معاصر که در این مقاله به صورتبندی دیدگاه وی از مسئله آگاهی میپردازیم، بر آن است که آگاهی راهحل چندان دشواری ندارد و حل آن تنها در گرو شناخت دقیق و مفصل مغز و حالات مغزی است. سرل راهحل خود را «طبیعیگرایی زیستشناختی» مینامد. این راهحل به بیان ساده این است که «مغز، علت آگاهی است». وی به هیچ وجه قصد حذف آگاهی را ندارد، اما در عینحال مدعی ارتباط تنگاتنگ حالات مغزی و حالات ذهنی است. او با تفکیک دو نوع تحویل (تحویل هستیشناختی و تحویل علی) و بررسی آگاهی در قالب تحویل علی، هستی مستقل آگاهی را حفظ میکند. اعتماد به علومتجربی و تلاش برای پرهیز از لوازم دوگانهگرایی موجب شده است که سرل با پذیرش فرض بستگی علی، آگاهی را از قلمرو روابط علی طبیعت بیرون نبرد. راهکار وی برای این معضل، طرح «سابجکتیوبودن هستیشناختی» است. این طرح به سرل اجازه میدهد تا هستیهای سابجکتیو را لحاظ کرده، همچون هستیهای آبجکتیو، بهلحاظ علمی قابل مطالعه بداند.
خلاصه ماشینی:
"اول ، ماهیـت ذهـن و بـه طـور کلـی حـالات و رویدادهای ذهنی چیست و به عبارت بهتر، نحوه وجودشان چگونه است ؟ آیا حالات ذهنـی اساسا مانند فرایند فتوسنتز ماهیت فیزیکی دارند، یا مانند روح ، کاملا غیرمادی هستند و هیچ وجه مشترکی با عالم فیزیکی ندارند؟ یا اینکه باید این مشکل فیزیکی یـا غیرفیزیکـی بـودن را، به نفع تبیین های دیگری از ماهیت ذهن انکار کرد؟ دوم ، ماهیت دارنـدگان ایـن حـالات ذهنی ، یعنی ماهیت آن اشخاص و حیواناتی که مجموعه تجربـه هـای آنـان انـواع گونـاگون پدیده های ذهنی را تشکیل می دهند، چیست ؟ آیا باید برای این فاعل هـا وجـودی مسـتقل از وجود تجربه ها تصور کرد، یـا اینکـه بـه نحـوی از آنهـا تشـکیل شـده انـد؛ همـان گونـه کـه جـورچین چیـزی جـز قطعـات تشـکیل دهنـده آن نیسـت ؟ افـزون بـر ایـن ، ایـن فاعـل نوعـا غیرفیزیکی است یا فیزیکی ؟ مسئله سوم ، چگونگی ارتباط حالات و فاعل های ذهنی به عالم فیزیکی است .
به طور خلاصه ، سرل درباره مغز مدعی است که : (١) مغز ماشین است ؛ (٢) مغـز ماشـینی اندام مند است ؛ (٣) اینکه مغز را ـ آن هم بدون وجود یک ملاک دقیـق ــ درهـم بافتـه تـرین ارگانسیم جهان بدانیم بی معناست ؛ (٤) برای ساختن نمونه مصـنوعی مغـز بـا موانـع علمـی و عملی مواجهیم ؛ نه موانع منطقی و فلسفی ؛ (٥) مغز فعلا تنهـا چیـزی اسـت کـه مـا مـی دانـیم آگاهی را ایجاد می کند.
سرل ادعا مـی کنـد که مهم ترین گام در غلبه بر مسئله ذهن و بـدن ایـن اسـت کـه بپـذیریم ویژگـی هـای ذاتـی آگاهی که نام برده شد، مانع از این نمی شوند که آگاهی خصوصیت زیسـتی جهـان باشـد و به لحاظ مکـانی در مغـز قـرار گیـرد و معلـول فراینـد مغـزی باشـد."