چکیده:
در این مقاله با تبیین نظریۀ تبعیت از صدق نوزیک و بررسی اشکالات وارد بر آن، به دو روایت اولیه و اصلاحشدۀ سوسا از شرطی التزامی امنیت، بهعنوان شرط لازم دانستن پرداخته شده است. پس از پرداختن به روایت دقیق سوسا از امنیت، برخی اشکالات بدان بررسی شده، نشان داده میشود که برخی از این اشکالها بر نظریه سوسا واردند. درعینحال، من تلاش کردهام نشان دهم که برخی از این اشکالها بر روایت دقیق این شرط وارد نیستند و نیز این شرط نمیتواند از پس برخی مثالهای نقض وارد بر نظریه نوزیک برآید.
خلاصه ماشینی:
"به نظر می رسد که من می دانم که «پرنده ای در چمنزار اسـت »، ولـی بـا شـرایطی کـه ترسیم شد این باور شرط تبعیت را احراز نمی کند؛ چون در برخی از جهان های نزدیکی کـه در آنها پرنده ای در چمنزار هست ، پلیکان پرواز کرده است و صدق گزاره بـه سـبب وجـود سینه سرخ است .
در هر دو مثال ، فرد تنهـا بـر اساس استدلال قوی استقرایی به باوری صادق می رسـد کـه در جهـان هـای نزدیـک نـادری کاذب است ، ولی همین کذب برای شرط حساسـیت مشـکل آفـرین اسـت ، زیـرا مـا شـهودا واجد دانش هستیم ، ولی حساسیت صدق نمی کند.
آیـا همـان جهـانی که برای شرط حساسیت دردسرساز بود و همان جهان نادری که در آن زبالـه در مسـیر گیـر می کرد، در جهان های نزدیک جای ندارد؟ به همین منـوال ، در مثـال پلـیس کارکشـته ، آیـا جهانی که در آن گلوله از روی اتفاق به هدف اصابت می کند، در میان جهان هـای نزدیکـی به جهان واقع جای ندارد که در آنها آن پلیس هنوز باور دارد که گلولـه بـه خشـاب تفنـگ دزد نخورده است ؟ به نظر می رسد اشکال سوسا بر خودش وارد است .
٢. شاید با همدلی بتوان مقصود وحید را این دانست که اگر دیدن داکس هوند بخواهد مبنای بـاور بـه دیـدن سـگ قـرار گیـرد، خود «دیدن داکس هوند» در برخی از جهان های همسایه کاذب خواهد بود؛ بی گمان در برخی از جهان هـای همسـایه ای کـه فرد باز هم باور دارد که سگی دیـده اسـت ، داکس هونـدی ندیـده اسـت ، ولـی بـا ایـن تقریـر نیـز مشـکل پابرجاسـت ."