چکیده:
سرود مردم بخارا از آن رو در پژوهشهای ما اهمیت بسیار یافته است کـه نـزد گروهـی از محققان به عنوان یکی از نخستین سروده های زبان فارسی به شمار آمده است . مقالة حاضر ضمن بررسی کوتاهی از سیر تاریخی نقد و نظرها دربارة این سرود، روایتی دیگر از آن به دست می دهد. در این روایت ضمن رد و قبول و نقـد و تحلیـل برخـی از آرای منتقـدان ، ساختار ادبی این سرود، با نگرشی دقیق تر، مورد ارزیابی قرار گرفته است و از سوی دیگر تحلیل تازه ای از محتوای سرود با توجه به سیر تاریخی و اهمیـت ایـدئولوژیک آن ارائـه شده است .
The reason why “The Song of Bukhara” has become of such great importance in our academic studies is that it is considered as one of the earliest songs in Persian language.
This article while making a brief review of the historical course of opinions and criticisms about the song, presents a different interpretation of it. Arguing for or against some of the views of the critics and their analyses, we will make a more accurate assessment of the song on the one hand, and present a fresh analysis of its contents in the light of its historical development and ideological significance, on the other.
خلاصه ماشینی:
"ملک الشعرای بهـار، شـاید بـه سـبب همـین نادرسـتیها بـوده اسـت کـه در کتـاب سبک شناسی ، چنانکه باید برای تاریخ بخارا اهمیتی قائل نمی شـود و حتـی بـا قیـد «دست خورده و بی اساس » از آن یاد می کند (بهار ١٣٦٩: ٣١٨)؛ بنـابراین ، تصـور مـا این است که بیت سنایی که در ادامه از آن سخن خواهیم گفت ، در متن تاریخ بخـارا باید ساختة کسانی باشد که خواسته اند شعف خاتون را نسبت به سعیدبن عثمان بیـان کنند، اما می بینیم که چگونه در تاریخ بخارا، این روایت دگرگون شده است .
دیگر اینکـه «گـو» را در آن ارتباط چه معنا کرده و با ورخمیرآمدن چگونه پیونـد زده اسـت ؟ و سـوم اینکـه حتی اگر، به پندار محال ، بپذیریم که «ورخمیرآمدن » در گویشهای کهن ، بـه معنـای «هوس شوی داشتن » باشد، چنانکه رجایی بخارایی و کامیار گفته اند، این مثل برای دختری معنا دارد که شوهر نکرده باشد و در خانه مانده باشد؛ چنانکـه امـروزه هـم می گویند فلان دختر ترش شده است ، یعنی از هنگام شویش گذشته ، مانند خمیر کـه به محض ترش شدن می پزندش ."