چکیده:
لفظ «بداء» مشترک بین انسان و خداوند است . فهم دقیق و صحیح بداء در خداوند، مبتنی بر نقل ، عقل و وجدان است و به دلیل غامض بودن درک آن ، محل چالش و ایجاد شبهاتی از سوی مخالفان بداء شده است . در جهان اسلام بیشترین مخالفان بداء، از میان اهل سنت و به ویژه وهابیت سلفی انجام می پذیرد. با این که از دیرباز عالمان شیعه با روشی علمی و عقلانی به شبهات آنان پاسخ داده اند، اما هم چنان در آثار قلمی مخالفان شبهاتی در این باره مطرح می شود. یکی از شبهاتی که در سال های اخیر مطرح شده این است که بداء، پدیده ای غیراسلامی (یهودی ) است و اصلی در قرآن ندارد. مقالة پیش رو با رویکرد شیعی ، به تبیین این مسئله پرداخته و در صدد اثبات و تبیین خاستگاه بداء در قرآن است .
خلاصه ماشینی:
"در این جا به نمونه هایی از تعاریف عالمان شیعه بسنده می کنیم ؛ شیخ صدوق می نویسد: «مقصود از بداء، چنان که انسان های نادان پنداشته اند، به این معنا که خداوند کاری انجام دهد و سپس از آن پشیمان گردد نیست ، اما بر ما واجب است که به وجود «بداء» دربارة خداوند اعتراف کنیم ؛ یعنی بر خداوند جایز است که نخست چیزی را آفریده ـ پیش از آفریدن چیز دیگر ـ و آن گاه آن را معدوم سازد و چیز دیگری را بیافریند یا دستور به چیزی دهد و آن گاه نهی از آن نماید و یا نهی از چیزی کند و سپس امر به آن کند؛ مانند: نسخ شرایع ، تغییر قبله و عدة متوفی .
ک : سیوطی ، ١٤٠٤ق ، ٣: ٥٧؛ ٥: ٣٢٩)، نخستین بار پیامبرص واژة «بداء» را برای خداوند به کار برده است ، سپس ائمه اطهارع و به پیروی از آنان عالمان شیعه ، در اصطلاحات علمی آن را به کار گرفتند و برای آن تعریفی روشن و منطقی ارائه نمودند و «بداء» را چنین تعریف کردند: «بداء» به معنای «ابداء» و اظهار شی ء است ؛ یعنی آنچه برای بشر پنهان بود، خداوند آن را اظهار و آشکار کرد، مانند نسخ ؛ البته استعمال لفظ «بداء» دربارة خداوند از باب توسع و مجاز است ، نه حقیقت ؛ مانند نسبت صفت مکر (نمل : ٥٠)، کید (طارق : ١٥ـ١٦) و خدعه (نساء: ١٤٢) به خداوند در قرآن ، در حالی که مسلما ساحت الهی از ارتکاب این گونه امور ـ به مفهوم و شکل رایج در میان انسان ها ـ منزه است (سبحانی ، ١٤١٥ق ، ٢٨٨."