چکیده:
یکی از مهم ترین دستاوردهای ترجمه ، برقراری ارتباط بینا فرهنگی و بینا زبانی بین فرهنگ ها و زبان های متفاوت است . به زبان ساده تر، ترجمه نوعی تعامل میان فرهنگ مبدا و فرهنگ مقصد است . مقابله ی ترجمه نیز، از طریق تقابل زبان و فرهنگ مبدا و مقصد، مسیری نو در درک و انتقال یک فرهنگ به فرهنگ دیگری باز می کند.شازده احتجاب (١٣٤٨)، اثر هوشنگ گلشیری، رمانی نو و بنابراین غیر خطی است که سال های پایانی دوره ی قاجار را بدون رعایت سلسله زمانی به تصویر میکشد. از سویی، پس زمینه ی تاریخی موجود در این رمان ، گویای آداب و رسوم ، لباس ها، معاشرت ها و نیز جایگاه زن در این برهه از تاریخ و فرهنگ ایران است . پژوهش حاضر، به بررسی مقابله ای این رمان با ترجمه ی آن به زبان فرانسوی -توسط حسین اسماعیلی و ژاک سلوا (١٩٩٠) و با بهره گیری از نظریه هایی از جمله نظریه ی برمن ، نایدا و نیز معادل گزینی خواهد پرداخت . مطالعه ی زبان این رمان و چگونگی برگردان واژگان با بار فرهنگی، از موارد پر اهمیت این تحقیق است . بررسی سبک ترجمه ی این اثر و میزان تعهد مترجم به متن اصلی و موارد فرهنگی به جا مانده در آن به پرسش درباره ی چیستی و چرایی تعامل میان فرهنگ ایرانی و فرهنگ فرانسوی پاسخ خواهد داد.لازم به ذکر است که یکی از دستاوردهای توصیفی پژوهش حاضر این است که چهره های نمادین و فرهنگی و معرفی آنها از خلال اسامی خاص ، که در متن مبدا کلیدی به شمار می رود، در ترجمه و نیز مقابله ی آن میبایست مورد اهمیت قرار گیرند.
خلاصه ماشینی:
"» - «خدا خیرتان بده » (گلشیری، ١٣٨٤: ٨) «Que Dieu vous bénisse!» از جمله نمونه های بارز مقصد گرا بودن ترجمه ی این اثر را میتوان در دیالوگ یهـودی بـا شازده ملاحظه نمود: - «حالا اگر یکی از آن خرپول ها پیدا میشد یک حرفی» (گلشیری، ١٣٨٤: ١٨) «Si au moins on trouvait un de ces richards , on pourrait en débattre» (Esmaïli, 1990 : 21) عبارت خرپول هـا نـوعی واژه ی تـوهین آمیـز اسـت کـه متـرجم بـا بـه کـار بـردن معـادل «richards» موفق عمل کرده است .
عبـارت «پـا روی پـا انداختن » در زبان و فرهنگ فرانسوی با فعل چرخاندن «Tourner» بیان میشود: - «مگر روی گنج خوابیده ام !» (گلشیری، ١٣٨٤: ٣٠) «Est-ce qu’ils croient que je dors sur un trésor!» (Esmaïli, 1990 : 32) ترجمه ی پیشنهادی: «Est-ce qu’ils croient que je roule sur l’or!» - «شازده احتجاب پا روی پا انداخت » (گلشیری، ١٣٨٤: ٤٦) «Le Prince Ehtejab croisa les jambes» (Esmaïli, 1990 : 46) ترجمه ی پیشنهادی: «Le Prince tourna les jambes l’une sur l’autre» از جمله نمونه های دیگر از این قبیل میتوان به عبارات زیر اشاره کرد که مترجم آنها را بـا روش معادل گزینی پویا به درستی در زبان مقصد برگردانده است : - «[..."