چکیده:
رسیدن به اهداف استراتژی ها در بخش دولتـی در گـرو هـم راسـتایی همه استراتژی ها است .. اگر استراتژی هـای بخـش هـای مختلـف یـک سازمان و یا استراتژی سازمان های مختلف در یک بخـش همـدیگر را نفی کنند و با هم در رقابت باشند، استراتژی ها دچار شکست شـوند و به اهداف مورد نظـر خـود نرسـند. هـدف ایـن مقالـه احصـاء عوامـل مسسب رقابت بین اسـتراتژی هـا و همـین طـور اولویـت بنـدی ایـن عوامل بر اساس میزان اهمیت آن هاست . رویکرد پژوهش بـه صـورت ترکیبی بوده از این رو در مرحله اول ، پژوهش به صورت کیفی و به اتکای مصاحبه های کیفی و در مرحله دوم پژوهش به صورت کمی و با بهرگیری از پرسشنامه انجام شده اسـت . بـا ارائـه نـوعی طبقـه بندی از عوامل رقابت بین استراتژی ها، این عوامل از نظر درجه اهمیت نیز رتبه بندی شدند. عوامل احصاء شده به ترتیب اولویت عبارتنـد از: ارتباطی و اطلاعاتی ، مدیریتی ، فرآینـدی ، فرهنگـی ، سیاسـی ، بینشـی و رفتاری ، ساختاری ، مالی و عوامل مربوط به منابع انسانی .نتایج نشـان می دهد عوامل ارتباطی و اطلاعاتی نقش مهمی در ایجاد همراستایی از حیث مثبت و رقابت از حیث منفی بین استراتژی ها دارند.
خلاصه ماشینی:
"جدول١١: اولویت بندی عوامل احصاء شده عوامل به دست آمده رتبه میانگین اولویت ها ارتباطی و اطلاعاتی 5,91 1 مدیریتی 5,41 2 فرآیندی 5,34 3 فرهنگی 5,30 4 سیاسی 5,03 5 بینشی و رفتاری 4,98 6 ساختاری 4,88 7 مالی 4,15 8 نیروی انسانی 4,01 9 نتیجه گیری رقابت بین استراتژی ها عاملی است که مانع اجرای صحیح آن ها می شود و استراتژی ها را با شکست مواجه می کنند.
اجزا عامل مدیریتی به ترتیب اولویت عبارتند از: کمبود افراد متخصص برای تدوین استراتژی ، توجه به کارهای زود بازده ، نبود نظارت و پایش دقیق و مداوم ، به دنبال نام بودن مدیران ، کمبود سیاست های اجرایی صحیح ، اختلافات داخلی بین مدیران ، عمر کوتاه مدیریت ، عافیت طلبی و مصلحت اندیشی مدیران ، دخالت بیش از حد مدیران در نتایج استراتژی ها.
اجزا عامل فرآیندی به ترتیب 58 اولویت عبارتند از: سلیقه ای بودن تدوین و اجرای استراتژی ، فرآیند ضعیف پژوهش و توسعه برای تدوین استراتژی ، تدوین نادرست استراتژی ها، توجه نکردن به استراتژی های بالادستی ، متناسب نبودن استراتژی ها با قابلیت های سازمان ، اولویت بندی نکردن صحیح فاکتورهای داخلی و محیطی ، استراتژی های مبهم ، کلی و فاقد مبنای تحلیلی صحیح ، وجود قوانین مبهم ، همسو نبودن برخی استراتژی ها با قوانین ، اهداف کیفی و نبود مقیاس سنجش ، در اولویت بودن اهداف کوتاه مدت ، تدوین استراتژی ها در شرایط عدم جامع نگری مسائل ، روش های کاری متفاوت در بخش های مختلف ."