چکیده:
«جامعه ی خطر» مفهومی است که با بسیاری از حوزه های دانشگاهی تلاقی پیدا می کند و عبارت است از تصور زمان حال که در آن جامعه از خطر آگاه است. مطابق این مفهوم، سازمان دهی خطر به عنوان شیوه ی اداره ی تمامی مشکلات، هر روز محوریت بیشتری می یابد. به عنوان مثال افزایش خطر در زمینه ی سلامت قابل انکار نیست. زیرا ما همواره در معرض بمباران اطلاعات خطر در مورد رژیم غذایی، نیاز به بررسی تاریخچه ی خانوادگی به منظور شناسایی عوامل خطر، اهمیت ورزش در کاهش خطر سلامتی و مانند آن هستیم. اسناد آماری جمع آوری شده، هم بستگی میان عوامل خطر و نتایج زیان بار را نشان می دهند و بر پیش بینی به منظور پیشگیری از وقوع آسیب تاکید می کنند. همین فرایند درخصوص حمل و نقل وجود دارد. جایی که به عنوان مثال آزمون تصادف مصنوعی برای کاهش خطرسازی وسایل نقلیه انجام می شود. ورزش، امور مالی، ایمنی صنعتی، نظام آموزشی و کنترل جرم همگی توسط فنون کاهش خطر جرم شکل گرفته اند. همان گونه که این گفتار روشن خواهد کرد، در استرالیا، نیوزیلند و تا حد کمتری در انگلستان، سازمان دهی مواد مخدر غیرمجاز می تواند مربوط به شرایط خطری باشد که استعمال مواد نمایان گر آن است و لااقل از لحاظ نظری این کانون توجه می تواند راه حلی از عدالت کیفری که بیشتر مورد قبول واقع شده را تحت سلطه درآورد و یا حتی در مواردی که مداخلات قانونی، منجر به بالارفتن خطر برای استفاده کننده یا دیگران می شود، جایگزین آن شود.
خلاصه ماشینی:
"همچنـین پیامد چنین نظریه ای آن است که هرگونه تلاش برای مقاومت یا تغییر آنچـه در حـال رخ دادن است باید مورد توجه نظم جهانی قرار گیرد، به خصوص هم بستگی میان کاپیتالیسم و علـم کـه بک آن را محرک این فرایند میداند و این فرایندی حجیم و طولانیمدت است ، درحالیکـه اکثر جرم شناسان بیشتر درگیر ملاحظه و پرداختن به تغییرات خاص در کنترل جـرم در ارتبـاط با چارچوب های خطـر هسـتند.
بسیاری از ضمانت های اجرا تغییر یافتند تا نمایان گـر ایـن فضـای سیاسـی باشـند مانند ظهور قراردادهای رفتاری میان نهادهای عدالت و جوانـان (و بسـیاری از اوقـات والـدین آنها)، تدابیر «زندانیان پرکار» که در آن مجرمـان مسـئول پیشـرفت خـود شـناخته مـیشـدند و تدابیر آمادگی مجدد که از طریق آن مجرمـان غرامـت بـزه دیـدگان را بـرای زیـان هـایی کـه موجب آن شده اند میپرداختند (اوملی، ١٩٩٩) تأکید بیشتر بـر مسـئولیت فـردی مجرمـان بـود.
موافـق آنچـه در خصـوص پیچیـدگیهـای نئولیبرالیسم پیشنهاد شده ، همان گونه که جان پرت (١٩٩٨: ١٧٨) چند سـال پـیش اظهـار داشـت : تأکید بر حقوق و آئین دادرسی مناسب حقوقی به هزینه ی فلسـفه هـای سـودمندگرایی و دفـاع اجتماعی وسیع تر، در خلال توسـعه ی نئولیبرالیسـم شـاید وجـود فضـایی انـدک بـرای توسـعه [تعیین مجازات بر مبنای خطر و مجازات های بر مبنـای آن ] بـه عنـوان فـن کنتـرل در ایـن فضـا برای آینده ی قابل پیش بینی را تضمین میکند.
Oxford: Oxford University Press Geason, S & Wilson, P (1988) Crime Prevention: Theory and Practice, Australian Institute of Criminology, Canberra."