چکیده:
با توجه به شیوع بالای اخـتلال بـی اعتنـایی مقابلـه ای در کودکـان ارجـاع شده به کلینیک های مشاوره و ضرورت الگوی درمـانی اثـربخش ، ایـن تحقیـق الگــوی درمــانی مناســبی را براســاس شــواهد تجربــی و نظــری مربــوط بــه ویژگی های اختلال بی اعتنایی مقابله ای و خانواده درمانی کارکردی ط راحی و اثربخشـی آن را در درمـان ایـن اخـتلال در کودکـان ١٠-٦ سـال بررسـی کـرده است . به این منظور نمونه ای از تحقیقات قبلی (١٧ تحقیق مربـوط بـه اخـتلال بــی اعتنــایی مقابلــه ای و ١٩ تحقیــق مربــوط بــه خانواده درمــانی کــارکردی) انتخاب و با تحلیل و تلفیق منطقی شـواهد تجربـی و نظـری، الگـوی درمـانی ط راحی شد. اثربخشی این الگو در نمونة هفده نفری (گـروه آزمـایش هشـت نفر و گروه کنترل نه نفر) بـا تحلیـل محتـوای جلسـات و پرسـش نامـه CBCL و تحلیل آماری بررسی شـده و بـا توجـه بـه نتـایج ، الگـوی اولیـه بـازنگری شـد. تاکید الگوی درمانی بر تامین کارکرد بدرفتاری این کودکان از ط ریـق روش هـای سازگارانه است . در الگوی نهایی نحوه برخورد با موانع استفاده از مهارت های رفتاری والدین نیز گنجانده شده و در جهت تعمیم نتایج به روابط بـین فرزنـدان و مدیریت والدین درمورد حسادت و ناسازگاری فرزندان تلاش میشـود. نتـایج نشـان داد کـه الگـوی درمـانی ط راحـی شـده نـه تنهـا ایـن اخـتلال را کـاهش میدهد، بلکه باعث کاهش علائـم سـایر اخـتلالات (بـیش فعـالی ، اضـطراب ، افسردگی و اختلال سلوک) در این کودکان نیز می شود.
خلاصه ماشینی:
"Henggeler, & Sheidow سؤال تحقیق ١- الگوی ط راحی شده بر اساس ویژگی هـای اخـتلال بـی اعتنـایی مقابله ای کودکان و مفاهیم خانواده درمانی کارکردی کدام است ؟ فرضیه های تحقیق ١- کودکانی که خانواده های آنها در معرض الگوی ط راحی شده قـرار می گیرند، اختلال بی اعتنایی مقابله ای آنهـا کمتـر از کودکـانی اسـت که در معرض این درمان قرار نمی گیرند.
با توجه به اینکه براساس الگوی درمانی ط راحی شده اهداف درمان باید کاهش نافرمانی ، پرخاشـگری و مشـکلات اجتمـاعی ایـن کودکـان باشد و این ویژگی ها توسط والدین بیشتر قابل مشاهده است ، لذا بـه مسئولان پذیرش مراکز مشاوره اعلام شد کودکان گروه سنی مذکور را ١.
با توجه به این که در الگوی ط راحی شده از اصول و تکنیکهای مؤثر خانواده درمانی کارکردی استفاده شده بود و خانواده درمانی کارکردی نیز تلفیقی از آموزش رفتاری والدین و تکنیک های رویکرد سیستمی است ، نتایج اثربخش الگوی درمانی ط راحی شده توسط این تحقیق با تحقیقات پاترسون (نقل از ویکس - نلسون و ایزرائل ، ١٣٧١) مربوط به اثربخشی آموزش رفتاری درمورد کاهش رفتارهای ناخوشایند و اختلال های رفتاری کودکان ، تحقیق کلانتری ، نشاط دوست و زارعی (١٣٨٠) درمورد تأثیر آموزش رفتاری والدین بر کاهش بیش فعالی کودکان ، نتیجۀ تحقیق پید، رابرتز و فورهند (١٩٧٧)، تحقیق فورهند، ویلز و گریست (١٩٨٠) و نتیجۀ مطالعۀ مروری نورثی و همکاران (٢٠٠٣) درمورد اثربخشی آموزش رفتاری برای مشکلات نافرمانی ، هماهنگ است ."