چکیده:
در این چند دهه اخیر بحث در باب روایت و روایت شناسی امری مهم برای پژوهش گران تلقی شده است و جویندگان متعددی در باب روایت و عناصر آن اظهار نظر کرده اند. یکی از همین افراد ژرار ژنت است که نظریاتی را در زمینه عنصر زمان در روایت به تفصیل بیان کرده است . به قول پل ریکور، زمان و فهم آن به گونه ای تجریدی بسیار مشکل است ، اما یکی از راه های عینی و ملموس شدن آن ، که به فهم این عنصر کمک میکند، کنش نمایش نامه است . ژرار ژنت بر پایه همین کنش ها در زمینه ناهم خوانی میان زمان داستان و زمـان مـتن ، نظریات خود را مطـرح کرده است و معتقد به سه نوع رابطه زمانی میان زمـان داسـتان و زمـان مـتن اسـت : ۱- نظـم و ترتیب ۲ - تداوم ۳- بسامد. در نوشتار حاضر برآنیم تا با تکیه بر همین نظریه ، نمایش نامه "در مصر برف نمی بارد" نوشته محمد چرمشیر را بررسی کنیم .
خلاصه ماشینی:
"٠٦ بررسی زمان بندی روایت در نمایش نامه «در مصر برف نمی بارد» نوشته محمد چرمشیر بر پایه نظریات ژرار ژنت فاطمه احمدی کارشناسی ادبیات نمایشی دانشکده هنر و معماری واحد تهران مرکزی امیر کاووس بالازاده مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی / چکیده در این چند دهه اخیر بحث در باب روایت و روایت شناسی امری مهم برای پژوهش گران تلقی شده است و جویندگان متعددی در باب روایت و عناصر آن اظهار نظر کرده اند.
روایت از جایی آغاز می شود که مرد بالدار، رسول عشق و امید، از اذل سخن میگوید و آن زمان که خداوند دو گوی اندوه و شادی را به انسان هدیه میکند و فرشتگان می پرسند همین است انسان ؟ به زمین میآییم ، زلیخا پیراهنی پاره پاره در دست دارد و در پی مجاب کردن فوتیفر برای راندن یوسف از این خانه است .
/ نتیجه گیری 49 / چنانکه ملاحظه شد، نمایش نامه در مصر برف نمی بارد، از آثار چند لایه و پیچیده از نظر زمان روایی به حساب میآید کـه در آن سیر طبیعی و خطی زمـان شکسـته و با آینده نگری ها و گذشته نگری های پی درپی ، شکاف هایی عمیق در زمان مندی روایت این اثر نمایشی ایجاد شده است ."